نماز صبح

ان ناشئه اللیل هی اشد وطئا و اقوم قیلا

نماز صبح

ان ناشئه اللیل هی اشد وطئا و اقوم قیلا

نیازمستمر به امداد الهی


گاهی اززبان فرزندان و نسل جدید میشنویم که از تغییر شرایط میگویند و بدنبالش نتیجه میگیرند که نیازهای آنها هم تغییر پیدا کرده..وحتی گاه سستی های خود در زمینه توجه به امور معنوی را این گونه توجیه میکنند که در دوره جدید دیگر نیازی به این امور نیست.

اما اشتباه بزرگی که در این میان وجود دارد این است که نیازهای معنوی انسان ربطی به امکانات وشرایط بیرونی ندارد والا  باتوجه به پیشرفتهای شگفت بشر در دوره جدید می بایست بساط معنویات برچیده میشد در حالی که   تشنگی امروز دنیا به مسایل معنوی نشان میدهد که اینچنین نبوده و نخواهدبود.

واقعیت ابن است که نیاز انسان به امور غیرمادی و معنوی یک نیاز ثابت و مستمر است که تغییر امکانات بیرونی در اصل آن نیاز تغییری ایجاد نمیکند و بی توجهی به این نیازها تنها فرصتهای بی بدیلی را در حیات او برباد میدهد.خروج حتمی  انسان از عالم  مادی و ورود حتمی او به عالم آخرت اقتضا میکند که به بک سلسله نیازهای مستمر خودش توجه کند و جالب اینجاست که این توجه میتواند بسیاری از معضلات لاینحل زندگی دنیوی او را نیز برطرف نماید.انکار این نیاز آن را رفع نمیکند بلکه تنهازمان های ارزشمندی را ازما سلب خواهد کرد چرا نیاز آدمی به امورمعنوی نیازی ثابت است.

@namazesobh

آرامش پایدار


کم نیستند افرادی که امروزه بدنبال راههای کسب آرامش آنهم آرامشی پایدار در زندگی خود میگردند.شاید ضرورت این عطیه الهی در زندگی های گذشته نه چندان دور کمتر احساس میشد زیرا بصورت طبیعی وجود داشت! مثل بسیاری از اموردیگر نظیر ضرورت ورزش که آنهم در گذشته احساس نمیشد چون بصورت طبیعی با فعالیتهای روزمره ای که بصورت غیرماشینی انجام میشد بدست می آمد.

یکی از گمشده های مهم عصرما آرامش است که بسیاری افراد پس از رسیدن به نقاطی که روزی آرزوی آن را داشته اند میبینند آرامش مطلوب حاصل نشده است! و لذا مجدد با هدف گذاری برای نقطه ای دیگر تلاش دیگری را شروع میکنند...اما این نارضایتی همچنان ادامه پیدا میکند!

ما در اینجا بدون اینکه بخواهیم به جزءیات مساءل مختلف واردشویم که البته خود آن در بسیاری موارد امر لازمی است می خواهیم به نکته ای اشاره کنیم که در لسان قران  و روابات و نیز ادعیه آمده است.

انسان ظرفیت بی منتهایی دارد که اگر این ظرفیت فعال شود هیچ مانعی نمیتواند در مقابل اراده اوبایستد همچنان که اگر این ظرفیت فعال نشود هیچ حرکتی در او صورت نخواهد گرفت! اما آزاد سازی این انرژی درونی جز با پیوند با مرکز اصلی ارتزاقش حاصل نمیشود و آن مرکز اصلی عالم ربوبی است.به محض اینکه توجه انسان به عالم ربوبی جلب شود و پیوند میان فکر و اندیشه از یکسو و دل و نیت او از سوی دیگر با آن عالم برقرارشود بتدریج ابن انرژی بیکران درونیش آزاد شده و آنوقت است که طعم آرامش پایدار را می چشد! و لذاست که قرآن میگوید

تنها وتنها بایاد او دلها آرام میگیرد!

@namazesobh

لذات خیالی و نگرانیهای موهوم


وقتی کودکی بابدست آوردن شکلاتی خوشحال و بااز دست دادن آن گریان میشود ما بزرگترها بالبخندی از کنارش عبور میکنیم و باو میگوییم اینکه نگرانی ندارد! در واقع هم خوشحالیش را بی جهت میدانیم و هم نگرانیش را...

حال وقتی اولیای خدا به وضع و حال ما نگاه میکنند همین برداشت را دارند که

ازخیالی نامشان و ننگشان

وز  خیالی صلحشان و جنگشان!

ما برای اموری همه زندگی ووجود خود را فرو می پاشیم که در نگاه اولیاء حق پشیزی ارزش ندارد! برای نام و نشانی میجنگیم که در قاموس آنها تعریفی ندارد چرا که آنها این تضمین الهی را باور کرده اند که خداوند روزی دنیای ما را بعهده گرفته و فقط از ما میخواهد که زندگی ابدی خویش را بسازیم لذا برای این لذات خیالی دنیا و نگرانیها و ترسهای موهومش جایی در زندگی باز نمیکنند....

@namazesobh

پروژه عبور!


شگفتیهای خلقت خدا آنقدر زیاد است که نمیتوان در مقابلش سر بسجده نگذاشت.یکی از این شگفتی ها همین ماجرای عبور آدمی از همه دلبستگیهای دنیوی و بازگشت به خود اوست!

انسانی که وجودی دارد بشدت مستعد و آماده برای وابسته شدن به تعلقات رنگارنگ و جذاب زندگی دنیوی....می باید همه این دلبستگیها را رها کند و بسوی او برگردد!

سختی کار را هرکسی بنحوی در زندگی اش تجربه میکند.یکی دلبسته پول میشود وجداشدن از آن برایش وحشتناک است دیگری دلبسته جاه و مقام و میز است و سونی دلش را به معشوق دیگری داده که جداشدن از او برایش مساوی مرگ است!

اما همه اینها باید از همه این ها رها شوند!

و جالب اینجاست که همه تجربه های جذاب و زیبای زندگی و تجربه های ناب هستی در همین جداشدنها نهفته است یعنی دقیقا همان جایی که برایت سخت است!

و اگر معرفت کافی نداشته باشی و ندانی که چه سود عظیمی و خیر کثیری در پشت این جدایی نهفته است ممکن است خدای نکرده به خدای مهربانت سوء ظن پیدا کنی!و حال  اینکه همه اینها برای نجات خود توست!همه این جراحی ها برای اینست که حیاتت از دست نرود...اگر بدانی که در پشت این پوژه زیبای عبور از همه چیز و همه کس و...چه دریای بزرگی از آرامش و شوق و شادی و شعف پایدار نهفته است لحظه ای در این تصمیم درنگ نمیکنی و ب شجاعت تمام پا در وادی حذف همه غیریت ها میگذاری و همه اسماعیل ها را پیش پای محبوبت قربانی میکنی و با خودت این کلام را زمزمه میکنی که

لن تنالوالبر حتی تنفقوا مما تحبون..

پرواز کن پرواز کن...

پرهای خود را بازکن...

یک بار دیگر در رهش ...

این نغمه را آغاز کن....

مولا بسویت آمدم...

آغوش خود را باز کن....

(سروده شهید عارف دکتر سید احمد رحیمی(

@namazesobh

بی معنایی نومیدی


یکی از حالاتی که در طریق حرکت بسوی حق بر ادمی ممکن است عارض شود ناامیدی است.اما اگر درست تحلیل کنیم میبینیم که اساسا نومیدی از خدا امری بی معناست!

با یک مثال مطلب را بیان میکنم.

فرض کنید ماهی که در دریا زندگی میکند و همه حیاتش وابسته به اب است اگر تصور کند که من چقدر از اب حیاتبخش دورم !و با همین تصور مدتها در جستجوی آب باشد و سرانجام از دستیابی به آب نومیدشود ...ما که از بیرون باو نگاه میکنیم میفهمیم که چقدر دچار اشتباه است و چقدر این حالت نومیدی از قرار گرفتن در آغوش آب  بی معناست! چرا که او اساسا بدون اینکه در آغوش آب باشد نمیتواند باین مساءل بیندیشد!

آری نومیدی از درگاه الهی کلامی بی معناست ..د درگاه حق هرچه هست عشق است وامید!

@namazesobh