نماز صبح

ان ناشئه اللیل هی اشد وطئا و اقوم قیلا

نماز صبح

ان ناشئه اللیل هی اشد وطئا و اقوم قیلا

حیات انفسی2

یا مدبر

تغییر برون یا درون...؟

سوالی است که همیشه پیش پای ماست..چه بخواهیم و چه نخواهیم...

و این راهی است که میرویم چه بخواهیم چه نخواهیم...

اما سخن در این است که آگاهانه انتخاب کنیم...و این نکته مهمی است.مثلا ممکن است شرایط مالی شما بگونه ای باشد که نتوانید ماشین فلان مدل را برای خود تهیه کنید حال در اینجا دو گونه مواجهه میتوان داشت

یکوقت از قبل به این بحثها فکر کرده اید و متقاعد شده اید که لازم نیست هرمیلی که در درون من سر باز میکند پاسخ داده شود بلکه باید امیال خود را مدیریت کنم و این مدیریت امیال باعث رشد و ارتقای معنوی من میشود...در نتیجه وقتی نمیتوانید فلان اتومبیل را تهیه کنید احساس میکنید با مشکلی روبرو نیستید..زیرا اساسا شما به این خواست درونی خودتان چندان بهانمیدهید که بخواهید احساس ناکامی نمایید. برای شما مساله حل است زیرا چنان میلی را هم براساس آن اندیشه در درون خود ندارید بنابراین از کنار این قضیه براحتی عبور میکنید

اما در وقت دیگری که شما اصلا به این امور فکر نمیکنید و این تحلیلها را ندارید ...این را یک ناکامی تلق نموده و ممکن است دچار یاس و افسردگی در درون خود و شرمندگی در مقابل دیگران شوید و این امر به حیات عادی شما هم آسیب میزند....

پس پیداست که فکر و اندیشه و نگاه شما میتواند تا حد زیادی سبب شود که یک قضیه واحد آثار متفاوتی را در روح شما بجای گذارد...

و این همان چیزی است که در روایات از آن به استغنای از دنیا تعبیر شده است. انسان مومن احساس میکند که مستغنی و بی نیاز است اما اینچنین نیست که واقعا و در بیرون او امکانات زیادی دارد و بنابراین بی نیاز است بلکه ممکن است اتفاقا وضع مالی خوبی هم نداشته باشد و نیازهای مادی زیادی هم داشته باشد اما به جهت روحی به گونه است که در درون خودش خود را نیازمند به آن امکانات نمیبیند....

و این یکی از مهمترین ارکان حیات انفسی است......