نماز صبح

ان ناشئه اللیل هی اشد وطئا و اقوم قیلا

نماز صبح

ان ناشئه اللیل هی اشد وطئا و اقوم قیلا

فیلم زندگی


یکی از دوستان در دلنوشته ای  زندگی دنیا را به فیلم کوتاه دوساعته تشبیه کرده بود...خیلی وقتها شده فرزند خردسال شما وقتی صحنه ترسناکی از فیلم را میبیند و آثار ترس در او ظاهر میشود یا بادیدن صحنه غمناکی اشکهایش سرازیر میشود شما بلافاصله میگویید :فرزندم اینا فیلمه!دارن فیلم بازی میکنند! خودتو غصه نده! واقعی نیست!
حالا زندگی دنیای ما هم همینطوره!گویا همه ما داریم همانند اون بازیگران فیلم ایفای نقش میکنیم...همه نقشها و دیالوگها و اتفاقات از پیش تعیین شده است! و اصلا جای نگرانی ندارد...فقط قراره ما نقش خودمون رو خوب بازی کنیم! ولی نباید حواسمون پرت بشه که این بازی زندگیه! بازی حیاته! حیات واقعی نیست! پس در حد همون فیلم جدیش بگیریم نه بیشتر! اینجور نباشه که اونقدر توی حس بازی بریم که اصلا یادمون بره که قراره یه ساعت دیگه از بازی خارج شیم!
همه اتفاقات دنیا اینچنین است.اصل حیات مربوط به زندگی بعد از این دنیاست! پس مافقط باید تلاش کنیم که در این دوساعت  با تلاش پیگیر و با احساس شعف و شادی وشوق بازی بهتری ازخود نشان دهیم...شاید اینکه در روابات گفته شده که یاد مرگ موجب حیات قلب آدمی است به همین معناست...
@namazesobh

آیات الهی در همه جا


خداوند نظام عالم را نظامی نشانه ای قرارداده است یعنی همه اجزای عالم خلقت چه در بیرون از وجود ما که  عالم آفاق نامیده میشود وچه درون وجودمان که عالم انفس است  در همه این عوالم لحظه بلحظه با آیات و نشانه های حق روبرو هستیم! اما ...اما مشکل اصلی در گیرنده های ماست که بسیاری از اوقات بدلیل اینکه تنظیمش بهم خورده! امواج و نشانه ها را بدرستی دریافت نمیکند و گاه هم اصلا هیچ سیگنالی در دریافت کننده خودش ندارد!!

نتیجه این میشود که بیشتر در توهمات دنیوی خودش غرق میشود و بتدریج کلا از عوالم اصلی وجود بیگانه میگردد!....خداوند درسراسر قرآن بر این نظام نشانه ای تاکید دارد و اینکه همه حوادث اطراف مامیتواند حاوی پیامی از سوی حق برای ماباشد بشرط اینکه ماباور کنیم که خدای حکیمی پشت صحنه همه این حوادث است و هم او این پیامها را برای ما ارسال میکند!

گاه یک اتفاق! یک جمله ای که دوستی بما میگوید  یک صحنه ای که میبینیم   سخنی که میشنویم  همه وهمه میتواند اینچنین نقشی در زندگی ما داشته باشد! پس هیچ چیزی را کوچک نشمریم و دیدی عبرت بین نسبت بهمه امور پیدا کنیم....

امروز سالروز  وفات حضرت معصومه س است ...باتسلیت این مناسبت از آن کریمه اهلبیت برای یاری در مسیرحق استمداد میطلبیم....یافاطمه اشفعی لنافی الجنه!

@namazesobh

هرچه هست اوست!


پذیرش توحید حق در همه مراتب آثار شگرفی دارد.یکی از آثار آن اینستکه منیت ها از میان میرود و جز او چیزی باقی نمیماند و میدانیم که ریشه بسیاری از نگرانیها و دلهره ها و ...همین منیت است.آنچه موجب نگرانی افراد میشود خدشه ای است که به تصور نادرست آنها به من وارد شده است.بسیاری از ضررها و زیانهای موهوم از همین جا نشات میگیرد که گمان میکنیم دیگری به ما لطمه زده است در حالی که هیچ کس نمیتواند آسیبی به کسی وارد کند! مگر اینکه خدا بخواهد  همچنان که نمیتواند نفعی باو برساند مگر خدابخواهد!

قل لن یصیبنا الا ما کنب الله لنا

اینچنین است که هم ریشه نگرانیها از میان میرود هم نگاهش به همه نگاهی زیبا میشود  زیرا همه را مجری اوامر الهی میبیند و هم در همه چیز و همه حال تنها اورا مشاهده میکند!

@namazesobh

حسن ظن بخدا سرمایه ما


امام سجاد ع در مناجات راغبین میفرماید:

الهی ان کان قل زادی فی المسیر الیک

فلقد حسن ظنی بالتوکل علیک

خدایا اگرچه زاد راهم درسفر به سوی تو اندک است اما گمان نیکم در توکل برتو است!

آدمی وقتی بخودش و اعمالش از یکسو و راهی که پشت سر گذارده و راهی که در پیش رو دارد از سوی دیگر مینگرد در آستانه نومیدی قرار میگیرد! زیرا فاصله نقطه ای که در آن ایستاده با نقطه ای که باید بآنجا برسد بسیار است و از طرفی بهر یک از اعمال خودش هم که نگاه دقیق میکند صدها عیب و اشکال در آن پیدا میکند.این تازه در میان کارهای خوبش است!و الا کارهایی که رسما مشکل دار هست که بماند.حداقل ایرادی که در کارهایش مشکل ساز است نیات اوست که اتفاقا بسیار هم مهم است!یعنی مهمترین بخش عمل نیتی است که بیشترین مشکل را انسان با آن دارد! ...

اینجاست که بیکباره همه سرمایه اندوخته خود را برباد میبیند...! ...

و اینجاست که معنای دعای امام سجاد ع روشن میشود و معلوم میشود که اساسا سرمایه ما معرفت و حسن ظنی است که باو داریم و نه اعمال بی مقدارما!!

واین مضمون همان شعری است که بر روی قبر برخی اولیا نوشته شده:

وفدت علی الکریم من غیر زاد

من القلب السلیم والعمل الصالح

وحمل الزاد اقبح شی

اذاکان الوفود علی الکریم!

که مضمونش اینست که دست خالی ببارگاه دوست میروم چرا که بردن توشه به بارگاه کریم زیبا نیست!!

خدابرایم کافی است!


درمناجات راغبین میخوانیم

اذا توکل علیه احسبه و کفاه

وقتی بنده توکل براو میکند او برایش بسنده است و کفایتش میکند...

مشکل وقتی پیش می آید که آدمی میخواهد با توهم استقلال حرکت کند.آنوقت است که با سوالات گوناگون روبرو میشود..اما وقتی جایگاه خودش را دریافت و باین معرفت رسید که در همه حرکات و سکناتش با حول و قوه او حرکت میکند دیگر سوالی باقی نمیماند.آنوقت است که باهمه وجودش در می یابد که خدا برایش کافی است! وبلکه فقط خدا برایش کافی است ...اصلا مگر جز او قدرتی است که بخواهد از او کمک بگیرد؟

ووقتی با خدا روبرو میشوی همه مشکلاتت بیکباره حل میشود چون از همه جهت او تورا حمایت کافی میکند.نه نگران این هستی که چیزی از دید او مخفی بماند! نه این دلهره را داری که شاید نتواند کاری انجام دهد و از همه مهمتر ابن اطمینان را داری که خودش همیشه بهترین گزینه را بنفعت انتخاب میکند....و چنین وکیلی چگونه کافی نباشد؟...وکیلی که همه اشتباهات تو را هم میپوشاند و ذره ای هم به روی تو نمی آورد!...وکیلی که برای انجام کارش از تو هیچ چیز نمیخواهد بلکه برعکس بخاطر این توکل ...بتو پاداش هم میدهد!

پس کافی است تنها باین شناخت دسترسی پیدا کنیم که در نتیجه این شناخت به ضعف و ناتوانی خود پی برده و تمام توجه ما معطوف به اوشود....که هم او برای ما کافی است!

@namazesobh