نماز صبح

ان ناشئه اللیل هی اشد وطئا و اقوم قیلا

نماز صبح

ان ناشئه اللیل هی اشد وطئا و اقوم قیلا

مصیبت"کثرات"!


وقتی مشغول بازی هستی،برخی امور عادی هم مصیبت است! مثلا فوتبال که بازی میکنی نباید دستت به توپ بخورد! واگر خورد جریمه دارد و مصیبتی است.اما همینکه از بازی خارج میشوی هرچه میخواهی بادست بازی کن.مصیبت تمام شد! واقعیت اینست که  مصیبتها در بازی "دنیای متکثر" معنا پیدا میکند.اما اگر از این کثرات خارج شدی دیگر مصیبتی نیست! بهمین جهت است که خداوند "صابر" را کسی معرفی میکند که در بحبوحه بازی کثرات ، توجه به " توحید" و "وحدت" دارد! در آیه 153سوره بقره میفرماید: و بشر الصابرین الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انا ل..و انا الیه راجعون.به صابرین بشارت بده.کسانی که در مواجهه با مصیبتها میگویند مااز خداییم و بسوی او برمیگردیم.

تذکری که قرآن بدنبالش است همین است که در بحبوحه جنگ کثرات و در زمانی که این بازی همه وجودت را در اشغال خود درآورده متوجه باشی که همه اینها یک "بازی" بیشتر نیست! و با چنین تذکری است که هیچگاه آرامش از تو سلب نمیشود.وقتی توجه داری که تو متعلق به این مرتبه نازله نیستی.تو مرجعی بلند درپیش رو داری و از همه این کثرات جدا خواهی شد!

ما ز بالاییم و بالا میرویم

ما ز دریاییم و دریا میرویم

...خوانده ای " اناالیه راجعون"

تابدانی تا کجاها میرویم؟!

@namazesobh

پیام آور قیامت!


بعثت رسول خداص بعثتی متفاوت است! زیرا او از این "دنیا" به ما خبری نمیدهد! اخبار او مربوط به "دنیای دیگری" است که نامش هم "قیامت" است! و به همین دلیل هم که از عالم دیگری خبر میدهد اورا برنمی تابند.اورا به همه نامی متهم میکنند.از ساحر گرفته تا مجنون! و البته نمیدانند که او " مجنون" چه "لیلایی" شده است! در آن شب مبارک که خودش "قیامت" شده است.ودر "شب" روز را دیده و دیگر علقه ای با شب ندارد.آری.او از آن روز بزرگ خبر میدهد.اما مشکل اینجاست که در شب تاریک دنیا از روز روشن قیامت خبر دادن کار ساده ای نیست.مشرکان شب پرست نمیتوانند باور کنند که در ورای این شب روزی هم هست! و در پس این کثرات عذاب آور  وحدت لذت بخشی هم هست.و حال این پیامبر چه کند؟ و باچه زبانی به کثرت زدگان دنیا ابن پیام رابرساند؟! ....چه رنجی باید بکشد این رسول حق تا راه ملکوت را بر ظلمت زدگان ناسوت بگشاید و امید به لقای پروردگار را در دلها ایجاد کند و درنتیجه شوق به عمل صالح را در آنها زنده کند و اینچنین دل و جان  انسان های مرده را حیات بخشد.در آیه پایانی سوره کهف میخوانیم که فرمود: انا بشرمثلکم یوحی الی انما الهکم اله واحد فمن کان یرجوا لقاء ربه فلیعمل عملا صالحا و لایشرک بعبادت ربه احدا....یعنی من بشری مانند شما هستم که برمن وحی شده است که خدایتان خدای واحد است.پس هرکس امید بلقاء او دارد باید عمل صالح انجام دهد و از شرک نسبت باو پرهیز نماید....بنابراین اگر آدمی بخواهد با رسول خدا همراه شود راهش اینست که خود "قیامت" شود! و از چنگال این دنیا رهاشود تا بتواند آن " حیات واقعی" را درک کند!

روقیامت شو قیامت را ببین

دیدن هرچیز را شرط است این

عقل گردی عقل را دانی کمال

عشق گردی عشق رادانی ذبال!

@namazesobh

"جان"آزاد!


آنچه سبب اسارت واقعی انسان میشود ،وابستگی و اسارت روحی و فکری است ونه اسارت جسمی و بدنی.همچنان که همه اتفاقات دیگر هم در فکر و جان انسان رخ میدهد و اشتباه عمده حکام ظالم همین است که تصور میکنند با به بند کشیدن جسم آدمیان میتوانند روح و جان آنها راهم به بند بکشند! در حقیقت هیچ کس جز خود انسان نمیتواند جان و روح او را باسارت بگیرد! واین قدرت شگفت آدمی است!  بی جهت نبود که دشمن حقیر مجبور میشد شخصیتی مانند امام کاظم ع را از زندانی به زندان دیگر انتقال دهد چراکه او در هر زندانی که قرار میگرفت ، همه زندانیان روحی و فکری را آزاد میکرد! زیرا "جان" خودش از هر گونه اسارتی آزاد بود.و رهایی واقعی رهایی "جان" آدمی است.وکسی میتواند جان رها داشته باشد که ارزش جان خود را بداند.چنین کسی حاضر نمیشود این جان را جز با خدای خویش سودا کند(ومن الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات ا..)  انسان های آزاد به ما نشان دهند که راه سیر جان انسان در فضای ملکوت رهایی از قفس خواسته های دنیوی است...

چگونه طوف کنم در فضای عالم قدس

منی که در سراچه ترکیب تخته بند تنم!

@namazesobh

قدرت پالایش!


چرا گاه آدمی اینقدر دچار رنج و غم میشود؟ چرا گاه دنیا برایش اینقدر تنگ و تاریک میشود؟ چرا گاه همه وجودش را ناآرامی فرا میگیرد؟

یکی از پاسخهایی که این سوالات دارد این است که : همه این مشکلات زمانی است که روح و جان خودش را از اسارت دنیا رها نساخته و به اصطلاح جان خودش را پالایش نکرده است.در سوره شمس میخوانیم که ( قدافلح من زکیها و قدخاب من دسیها) اگر فلاح و رستگاری و نجات و آرامش میخواهی راهش تزکیه و پالایش جان است و پالایش هم یعنی رها کردن روح و اندیشه خودت از زندان دنیا! ممکن است بگویید مگر چنین چیزی امکان دارد.آری.این ممکن است منتهی بشرط اینکه از قوت روح و جان باخبر باشیم! وقتی باور کنیم که میتوان در وسط ناخوشیها و نامردمیها با جان خوش زندگی کرد! نمونه آشکارش اولیای الهی اند که گاه در بدترین جوامع و شرایط اما با دلی آرام زندگی میکرده اند.او دنیا را به منزله زندانی میداند که آدابی دارد.اما او همه فکر خودش را محصور در زندان نمیکند.مثلا وقتی کسی باو بدی میکند باخودش چنین نمیاندیشد که او همیشه اینچنین است! لذا روحش براحتی از این اتفاق جدا میشود و آرامش خود را باز می یابد.جدی گرفتن زندان برای کسی است که برای همیشه میخواهد نگهبان زندان شود!ولی کسی که امید به رهایی و ملاقات معشوقش دارد خودش را محصور به زندان نمیکند!

تا کی به حبس این جهان من خویش زندانی کنم

وقت است جان پاک را تا میر میدانی کنم

بیرون شدم زآلودگی باقوت پالودگی

اوراد خود را بعد ازاین مقرون سبحانی کنم!

@namazesobh

بازی برای آگاهی


تصور کنید شهر بازی را که بگونه خاصی طراحی شده است به نحوی که بهر میزانی که افراد در آن بازی شرافتمندانه ای داشته باشند از یک نیروی روشنایی درونی بهره مند میشوند که باآن روشنایی میتوانند وارد بخش اصلی و زیبا و جذاب برنامه شده و از انواع دیدنیها و خوردنیها و....بصورتی کاملا آزاد استفاده کنند.بنابراین پاداش اصلی این شهربازی افزایش همان روشنایی و معرفتی است که ویزای ورود به مرحله اساسی و جذاب است اما برای تشویق فعلی بازیگران هم جوایزی موقتی و آنی ...طراحی شده است.حال برخی برای گرفتن این جایزه موقتی از روشهای نادرست هم استفاده میکنند والبته باین جایزه هم میرسند اما بهمان میزان تخلفاتشان از برنامه اصلی دورمیشوند! کسی که در این دنیا چشمش به حقیقت باز شده است تمام تلاش خود را برای افزایش این معرفت و آگاهی بکار میگیرد وبه هیچ وجه حاضر نیست ذره ای از آن کوتاه بیاید زیرا میفهمد که کوتاه آمدن از حقیقت همان دورافتادن از مقصد اصلی است.اما کسی که از ماجرای اصلی غافل شده بتدریج بیشتر وبیشتر غرق در خوداین بازی و جوایز مسخره آن( نه جایزه اصلی!) میشود! در حالی که طراح برنامه به صراحت پیام داده است که هرتلاشی که صرفا برای خودبازی باشد و نه برای درست بازی کردن! نابود میشود و ثمری برای فرد نخواهد داشت.( کل شیی هالک الا وجهه) اما افرادی که غرق خود بازی شده اند معنای این پیامهاراهم متوجه نمیشوند.و اینچنین است که این غفلت ها سبب میشود تمام فرصت و سرمایه آنها در خود این بازی و در بستری از حرص و حسد و کینه و تباهی ..برای رسیدن به تشویقهای آنی و لحظه ای از دست برود!

استن این عالم ای جان غفلت است

هوشیاری این جهان را آفت است

هوشیاری زان جهان است و چو آن

غالب آید پست گردد این جهان....

@namazesobh