نماز صبح

ان ناشئه اللیل هی اشد وطئا و اقوم قیلا

نماز صبح

ان ناشئه اللیل هی اشد وطئا و اقوم قیلا

باسلام و ارزوی روزی بابرکت برای همه دوستان....

امروز بعداز نماز صبح مناجات  راجین از  امام سجاد ع را میخوندم..با وجود اینکه  بارها این مناجاتهای شیرین و دلنشین خمس عشر رو خونده ام اما این جملات گویا هربار با ادم سخن میگویند!سخنی نو و تازه..

ای خدایی که وقتی بنده از او درخواستی دارد باو عطا میکنی...وقتی بنده ات از تو نزدیک شدن بخودت را میخواهد اورا نزدیک میسازی..وقتی دچار خطا و گناه میشود خطایش را میپوشانی..وقتی....

ایا سزاوار است با وجود چنین خدایی بنده ات جای دیگری برود؟!...ابا مرا بسراغ کسی مثل خودم میفرستی؟؟!..

واقعا جملات زیبایی است!...بعد گفتم با وجود چنین خدایی عجیب است که ما ارام نیستیم!

شاد نیستیم! سرحال نیستیم!!....اخه مگه ما چی میخوایم که با وجود او محتاج چیزی و کسی باشیم؟!!

خدایا بحق پیامبر رحمتت که ایام ولادت اوست..پیامبری که محبوب توست...مارا همواره متذکر این نکات قراربده که با تذکر نسبت بان وجودی مطمان و ارام نصیبمان سازی...انشاا..

@namazesobh

سرمایه درون

از پیامبر مهربانی ها نقل شده که فرمود

الناس معادن کمعادن الذهب و الفضه

ادمیان در درون خویش معادنی از طلا و نقره دارند

حقیقت ان است که ما با درون خویش فاصله گرفته ایم و گرنه سرمایه های بزرگی داریم که از ان بی خبریم

وچون بی خبریم از ان بهره ای هم نمیبریم.

پس همچنان که اصلاح خود مقدم بر اصلاح دیگران است توجه به خود نیز همینطور است.

کافی است به یاد داشته باشیم که:

ما تنها به این دنیا امده ایم و قراراست که تنها برگردیم!!!

پس همه انچه تخیل میکنیم نفعی و ضرری بحال ما دارد خیال و توهمی بیش نیست!

واین مضمون ایه قران است که:

ولقد جتمونا فرادی کما خلقناکم اول مره

واین ایه ای است که فخررازی میگوید اگر قران جز همین ایه را نداشت برای نجات ما کافی بود!!

سالها دل طلب جام جم از ما میکرد

وانچه خود داشت زبیگانه تمنا میکرد

گوهری کز صدف کون و مکان بیرون بود

طلب از گمشدگان لب دریا میکرد!!

@namazesobh

نسبت مابا پیامبر

باسلام...

درساعات اولیه اولین روز هفته برای همه هفته ای سرشار از موفقیت ارزو میکنم...

هفته وحدت و میلاد پیامبر رحمت صلی الله علیه واله وسلم فرصتی است برای تامل در اینکه ما چه نسبتی با پیامبر خود داریم!

برای اینکه نسبت خود را بفهمیم کافی است نگاهی به رفتار او بیندازیم.او با دیگران چگونه رفتار میکرد؟

همه بارهاشنیده ایم که برسر پیامبر ما خاکستر میریختند واو باعطوفت و مهربانی حتی به عیادت دشمن خویش میرفت....دردلش نسبت به هیچ کس کینه و عداوتی نبود...اوحتی ابوسفیان که دشمن سرسختش محسوب میشد در بازگشتبه مکه بخشید و حتی خانه اش را محل امن قرار داد!!

براستی ما با پیامبر خود که خود را پیرو او میدانیم چه نسبتی داریم؟

ایا در دل ما نسبت به دیگران عداوت و کینه و دشمنی نیست؟ایا از زبان ما جز کلمات مهربانی شنیده نمیشود و ایا همگان از ازار ما در امان هستند...اگر اینچنین هستیم خوش بحال ما...

اما اگر در این صحنه های عملی دچار مشکل هستیم باید در خود بیندیشیم و تامل کنیم...چه بسا گره اصلی و مانع اصلی رسرراه ما همین باشد!!

اصلاح خود مقدم بر هرچیز

گاهی از اوقات وقتی از تلاش بری اصلاح فرد و خودمان سخن میگوییم گفته میشود که پس اصلاح جامعه چطور میشود اما در اینجا نکته ظریفی نهفته است و ان این است که اگر از اصلاح خود غفلت کنیم گاهی نه خودمان اصلاح میشویم و نه در اصلاح دیگران توفیقی داریم .در حالی که اگر به اصلاح خود اقدام کنیم و دران موفق شویم قطعا افکار واعمال ما بر دیگران هم اثر میگذارد.

مثلا معلمی که بفکر اصلاح خودش است اولا درسی را که تسلط ندارد برعهده نمیگیرد زیرا وقتی کاری را که تسلط ندارد برعهده بگیرد خودش از جهت درونی تنزل میکند.ودسی راهم که بعهده میگیرد به بهترین وجه انجام میدهد و...طبیعتا چنین معلمی در امر تدریس خود هم  موفق تر خواهد بود.

لذا اینکه قران میفرماید  ان الله لایغیر مابقوم حتی یغیروا مابانفسهم...یعنی خداوند سرنوشت جامعه ای را تغییر نمیدهد مگر اینکه خودشان رااصلاح کنند

با این توضیح بهتر فهم میشود...

پس بیایید از خود اغاز کنیم...

@ namazesobh

حیات انفسی8

یا حق

امروز پس از نماز صبح خوابگاه از بچه ها پرسیدم بنظر شما سکوت و خلوت صبح چه اثری بر ادمی دارد؟

نکاتی را گفتند...ومن هم اضافه کردم که:

در این خلوت و سکوت که ادمی از هیاهوی روز فاصله میگیرد به حقیقت خودش نزدیکتر میشود. ماجرا این است که در شلوغی روزمره ما بتدریج از حقایق فاصله گرفته و در اعتباریات فرو میرویم.زندگی روزمره ما مانند یک بازی بچه گانه است که در انجا بچه ها برای خودشان قوانینی درست میکنندو خیلی جدی مطابق ان قوانین عمل میکنند. یکی رییس میشود و یکی پلیس و سومی...اما ظهر که مادر صدا میزند غذا حاضر است  همه این بازی با مقرراتش جمع میشود و دیگر هیچ خبری از ان نیست.

حقیقت اینستکه ما در دنیا در یک بازی بزرگ هستیم.بناگاه فرصت بازی تمام خواهد شد و ما با اعمال و نیاتمان تنها میمانیم .متاسقانه گاهی دینداری ما هم شکل بازی بخود میگیردو لذا هیچ اثری در رشد و تعالی ما بجای نمیگذارد!

اما خاصیت سکوت و خلوت نماز صبح اینست که  ادمی را از درون این بازیها بیرون میاورد..و به فکر حقیقت خودش میاندازد! زیرا در این خلوت از ان بساط اعتباری خبری نیست!

گویا اینجا بی شباهت به زندگی پس از مرگ نیست!که انجا هم با حقیقت خودت روبرو میشوی.

در اینجا یکی از بچه ها پرسید...زندگی اون دنیا چه جوریه؟

گفتم.. یه زندگی خالص.ما تو این دنیا ناخالصی زیاد داریم. در همه چیز درضدی از ناخالصی هست..اما اونجا همه ش خلوصه..لذا اونجامحل تحقق ارزوهایی است که در دنیا بدست نمیاد!

جالب اینجاست که خلوت صبح  یکی از اوقاتی است که این خلوص در ان بیشتر دیده میشود.زیرا در اینجا خبری از ان امور اعتباری نیست.

بعد گفتم مشکل ما اینستکه گاه برای حقایق باارزشی چون نماز هم به امور اعتباری  متوسل میشویم و کم کم یادمان میرود که حقیقتش چه بود. مثل اینکه جایی سکه بهار ازادی توزیع میکنند حالا برای تشویق بگویند هرکس بیاد بهش پفک میدن!!

حقیقتش اینست که ما خیلی وقتها برای پفک ها سرو دست میشکنیم و اصلا از ارزش سکه بی خبریم!  برای جوایز بعد از نماز..برای شکلات ...و لذا بهره ای از این همه سکه های فراوان نمیبریم..اما نماز صبح از این جهت خالص تر است..زیرا از این شلوغیها خبری نیست!!!