نماز صبح

ان ناشئه اللیل هی اشد وطئا و اقوم قیلا

نماز صبح

ان ناشئه اللیل هی اشد وطئا و اقوم قیلا

دم باطرب


شادی و طرب را همه دوست دارندو بدنبال آن هستند.اما بسیاری نمیتوانند لحظات شادی را داشته باشند.بنظر میرسد بیش از آنکه شادی به حوادث و اتفاقات بیرون از ما مربوط باشد(که خیلی ها این تصور نادرست را دارند) به دیدگاه و اندیشه خود ما و بتعبیر دیگر به درون خود ما ارتباط دارد.مثلا کسی که حقیقت دنیا و موقتی و گذرا بودن آن را دریافته باشد و پذیرفته باشد که هدف از بودن در این مکان  ، مواجه شدن با اتفاقات خوشایند مانیست بلکه  این مواجهه زیبا و خوب ماست که اتفاقات بیرونی را معنا میدهد، چنین کسی قطعا آسیب کمتری از اتفاقات ناگوار زندگی میخورد.خداوند در آیه ۱۷۰ سوره آل عمران در وصف شهیدان میفرماید که آنها به فضل الهی شادمانند...(فرحین بما آتیهم ا..من فضله) یعنی قرآن ، طرب را در نوع نگاه آدمی تفسیر میکند.بنابراین میتوان با تغییر افکار و حالات درونی، به جایی رسید که این حال طربناک در وجود انسان استقرار بیشتری پیدا کند، چرا که عمر بسرعت در گذر است و همه این لحظاتی که میتواند لحظات شادی برای ما باشند از دست میروند.

این قافله عمر عجب میگذرد

دریاب دمی که "باطرب" میگذرد!

@namazesobh

رهایی


ریشه عمده بسیاری از نگرانیهای  آدمی در اسارت اندیشه و افکار اوست ولذا اگر بتواند خودرا از این اسارت درونی رها کند ، آن نگرانیها نیز برطرف میشود.و اساسا تازمانی که آدمی خودش را از اسارت این قرارگاه موقتی رها نسازد این دردها نیز التیام نمی یابد.حقیقت این است که "دنیا" با همه پیچیدگیها و نظم و حسابش اما یک قرارگاه موقت است و نه بیشتر.آدمی بسوی مقصد دیگری حرکت میکند.هر نوع دلبستگی در این استراحتگاه موقتی جز "دردسر" نتیجه ای نخواهد داشت!  دلبستگیها سبب  خواهد شد که جداشدن و حرکت کردن و ادامه دادن مسیر براو دشوار جلوه میکند.خداوند در آیه ۳۸ سوره توبه بزیبایی این مشکل را بیان میکند که علت ترس آدمی از جداشدن ، تن دادن و راضی شدن به این دنیاست درحالیکه متاع دنیا در برابر حقیقت آخرت فریبی بیش نیست(ارضیتم بالحیوه الدنیا من الاخره فمامتاع الحیوه الدنیا فی الاخره الا غرور)  البته بنای کسانی که در دنیا زندگی میکنند همین است که این "بازی" را کاملا جدی جلوه دهند و هرگونه تخلف از آن را برابر با رفوزه شدن همیشگی معرفی کنند ولی حقیقت این نیست.این مقررات سخت مربوط بدرون بازی دنیاست! ولی وقتی از این بازی بیرون میآیی میبینی که خبری از آن رفوزه شدن ها نیست.! رفوزه واقعی کسی است که باین بازی موقتی دل ببندد و جرات بیرون آمدن از آن را نداشته باشد!

بند بگسل باز آزاد ای پسر

چندباشی بند سیم و بند زر!

@namazesobh

تو همان اندیشه ای


آنچه در سخن و رفتار ما ظهور میکند بازتاب چیزی است که در "اندیشه" ما میگذرد!  خیلی وقتها بدون آنکه سخنی بگویی یا رفتاری از تو دیده شود اما نیت تو بر فضا حاکم میشود! و چقدر عجیبند این "نیت ها" و مقاصد ما!  و جالب اینکه با وجود تاثیر گذاری شدید نیات و اندیشه های ما بر خود و دیگران اما همین ها غالبا دیده نمیشوند و یا بگونه دیگر خود را نشان میدهند غافل از اینکه آنچه اثر میگذارد همان قصد واقعی توست نه ادعاهای دروغین که در سخن و رفتار مشاهده میشود! خداوند در آیه۱۸ سوره قلم از کسانی سخن میگوید که شبانه تصمیم گرفتند که میوه های باغ را چنان صبح زود بچینند که گذر فقیر و مسکینی بآنها نیفتد و هیچ تردیدی نداشتند که چنین کاری را میتوانند انجام دهند اما وقتی صبحگاهان آمدند دیگر از باغ پراز میوه خبری نبود!  گویاهمان اندیشه و قصد شبانه عامل آزمایش آنان بود!( اذ اقسموا لیصرمنها مصبحین و لا یستثنون)  نیات پاک بنحو عجیبی تاثیر خود را بجای میگذارند همچنانکه نیات نادرست اینچنین اند. فریب دنیای امروز را نخوریم که در آن تبلیغات دروغ و فریبنده  جای اندیشه های پاک و خالص را گرفته اند و گمان نکنیم که با این لباسهای بظاهر زیبا میتوان زشتی  نیات درونی را پوشاند! در اصلاح همان اندیشه ها و مقاصد خود بکوشیم که حقیقت ما همان است!

 ای برادر تو همان " اندیشه" ای

مابقی خود استخوان و ریشه ای

@namazesobh

حرف و عمل


همیشه بدنبال چیزهایی میرویم که  ما را در نزد دیگران ارزشمند جلوه میدهد.به همین جهت است که به سرو وضع ظاهری خود در برابر دیگران اهمیت میدهیم.برای "ست شدن" کفش و لباس یا مبل و اتاق یا....وقت صرف میکنیم.و به اندوخته مالی خود میافزاییم.اما از این میان چه چیزی است که حقیقتا ما را به رستگاری و نجات نزدیک میکند ؟ خداوند در آیه ۳۷ سوره سبا میگوید: و مااموالکم و لا اولادکم بالتی تقربکم عندنا زلفی الا من آمن و عمل صالحا

یعنی این مال و اولاد شما نیست که شمارا به ما نزدیک میسازد بلکه ایمان و عمل صالح شماست که شما را برای ما ارزشمند جلوه میدهد!

 و چه اشتباه بزرگی است که آدمی عمر خودش را صرف "ست کردن" چیزهایی کند که هیچ نقشی در نجات او ندارند. به اموری تفاخر بورزد که فقط اورا از هدف دور میسازد.و به چیزهایی دل خوش کند که مانند کف روی آب نابود میشود. کاش یاد میگرفتیم که برای ست شدن "حرف" و "عمل" و "نیت" خود تلاش کنیم که تنها همین است که در روز مبادا به کار ما میآید!

اگر خواهی که گردی بنده خاص

مهیا شو برای صدق و اخلاص!

@namazesobh

گل های تر


آدم ها همه یک جور نیستند.مصاحبت با برخی  انگار هیچ خاصیتی برایت ندارد.چیزی ندارند که به تو عرضه کنند.اما ضرری هم بتو نمیرسانند.ولی برخی حال تو را بد میکنند. افکار مضطرب و احوال خرابشان انرژی تو را میگیرد. والبته گاهی زمانه و جامعه آبستن حوادثی میشود که بذر چنین حالاتی در آن پاشیده میشود و بسیاری را گرفتار میکند.بی جهت نیست که در تعالیم دینی گمان بد اینقدر مذمت شده است و اساسا خوش بینی یکی از خصایص ایمانی است.( ان بعض الظن اثم) اما در این میان کسانی هم هستند که نشستن با آنها و سخن گفتن با آنها به تو آرامش و صفا میبخشد.از درون زلال و باصفای آنها جز نیک اندیشی و محبت صادر نمیشود. از مصاحبتشان شکر و رضایت میآموزی و از بی صبری ها و ناشکریهای خودت شرمنده میشوی.با آن که امکانات چندانی ندارند اما دستی گشاده و دلی بزرگ دارند.با آنکه زندگیشان خالی از سختی و مشکلات نیست اما همیشه پناه تو در مشکلاتند.چقدر این آدمها دوست داشتنی اند!  اصلا وقتی اینها را میبینی  باهمه وجودت فلسفه خلقت آدمی را تایید میکنی! همان که فرشتگان معترض بودند و خدایشان فرمود " من چیزی میدانم که شما نمی دانید" .گویا وجود همین آدمها پاسخ همه آن سوالات است.چقدر این روزها  مشتاق دیدار چنین دوستانی هستیم!!

دلا نزد کسی بنشین که او از"دل" خبر دارد

بزیر آن درختی رو که او "گل های تر"  دارد!

@namazesobh