نماز صبح

ان ناشئه اللیل هی اشد وطئا و اقوم قیلا

نماز صبح

ان ناشئه اللیل هی اشد وطئا و اقوم قیلا

توحید ورهایی


کلمه توحید دوبخش دارد.نخست نفی "غیر"است و سپس اثبات "او". یعنی تا از بندگی غیر او رها نشوی ،لذت حضور در بارگاهش را نیافته ای! زیبایی شکوه انگیز توحید در همین است که تو را از همه اسارت ها نجات میدهد.واین یعنی یافتن قدرتی خلل ناپذیر!  البته شیطان برای دربندکشیدن آدمی گاه از طریق خود این مفاهیم وارد میشود ! 

جالب اینجاست که همه کمالات هم در سایه این رهایی و آزادی تحقق می یابد.انسانی که در بند توجه دیگران است اعمالش سبب رشد او نمیشود.بهمین جهت است که "ریا و تظاهر" اینقدر مذموم است.عملی که برای غیر او انجام گیرد هباء منثوراست! و هیچ از آن باقی نمیماند و طبیعی است که هیچ رشد و کمالی برای صاحبش ندارد بلکه او را عمیقا تنزل میدهد.

حقیقت این است که موحد نه خود را از خدایش دور میبیند و نه منتظر تایید و تشویق کسی است! لذا او در درون خودش رضایت و شادی عمیقی دارد و آن را با هیچ چیز دیگری سودا نمیکند.او از هرچه غیر " او"ست آزاد و رهاست!

@namazesobh

امن ترین پناهگاه!


باوجود اینکه آدمی بدنبال پناهگاهی امن میگردد اما چرا در خانه های عنکبوتی و سست شیاطین وارد میشود؟ ! معلوم میشود که قضیه فریب اندکی جدی تر از آن چیزی است که فکر میکنیم! وگرنه کیست که نداند خانه عنکبوت سست ترین خانه است! براستی تکیه بر مال ومقام وشهرت و هزاران امر زودگذر دیگر دنبوی مگر چیزی بالاتر از این است؟ مگر تاریخ چندین قرن بشری چیزی غیر از این را نشان میدهد؟ اما چگونه است که هنوز ماعمری را صرف این پناهگاههای سست و بی اعتبار مبکنیم والبته پس از خستگیهای مدام سرانجام بسمت "خدا" برمیگردیم! امااین برگشت اجباری ناشی از خستگی کجا و آن برگشت آگاهانه در اوج توانایی کجا! نگذاریم خیلی دیر شود...پیامهای الهی را جدی تلقی کنیم.بواقع "حصن توحید" امن ترین پناهگاه است.کلمه لااله الا الله حصنی و من دخل  حصنی امن من عذابی....  باور کنیم که وعده های جذاب شیطان فریبی بیش نیست و علبرغم تنوع و تکثر و زیبایی ظاهریش فاقد هر ارزشی است....

@namazesobh

زیبایی توحید


وقتی بدرستی در "توحید" اندیشه میکنی به حفایقی میرسی که ناخودآگاه میخواهی در برابر این همه شکوه و زیبایی سجده کنی! چه حقیقت بزرگی است این " توحید"!  و چه رندانه همه تلاش شیطان بر کشاندن آدمی از وحدت به کثرت متمرکز شده است! چه اینکه سیل توحید دیگر هیچ زمینه ای برای او باقی نمیگذارد.تصورش را بکنید اگر کسانی که مدعی اند که همه بنده خدای واحدند به لوازم همین باور در عمل پایبند میبودند همه اختلافات از میان میرفت.همه نفرتها و کینه ها به عشق و دوستی بدل میشد.همه دوریها به نزدیکی...آنگاه این فقط آرامش و رضایت بود که بر وجود همه حاکم میگشت! ...چه بهشتی میشد این عالم! ...بی جهت نیست که گفته اند التوحید اسقاط الاضافات....عجب اکسیر نابی است این توحید!....کافی است آهنگ توحید تنها بر وجود هر فردی حاکم شود یعنی سخن و عمل و نیتش یکی باشد...دیگر راه نفوذ بر شیطان سد میشود! اگر زبانی که میگوید الحمدلله با درون آدمی هماهنگ باشد مگر راهی به خلاف و گناه باز میماند....کاش همه کسانی که به نام "موحدند" زیبایی " توحید" را در می یافتند و عملا " موحد" میشدند!

@namazesobh