نماز صبح

ان ناشئه اللیل هی اشد وطئا و اقوم قیلا

نماز صبح

ان ناشئه اللیل هی اشد وطئا و اقوم قیلا

اتمام فرصت

یا دائم 

هنوز با خود میاندیشیدم که ماه رجب آغاز شده و فرصتی طلائی در مقابل است...که نوشته قبلی در همین زمینه بود..اما هم اینک شرمنده ام که نیمی از ماه گذشت و من حتی نتوانستم نوشته ای به این صفحات اضافه کنم با وجود اینکه هر یک از مناسبتهای چند روز اخیر به تنهایی کافی بود برای اینکه سخنی طرح شود...از ولادت دو مولود این ماه..امام جواد علیه السلام و امیر مومنان علی ابن ابیطالب علیه السلام ونیز ششماهه ابیعبدالله الحسین علیه السلام تا ارتحال امام راحل رحمه الله علیه و شهدای بانزده خرداد....بله تا چشم باز کردیم این ماه رجب نیز رو بانقضائ گذاشت...و این فرصت نیز همانند همه فرصتهای مشابه رو باتمام است!ماجرای عمر مانیز همین است. 

ای که بنجاه رفت و در خوابی!                  مگراین چندروزه دریابی! 

البته انسان هیچگاه نباید از خداوند و کمک الهی نومید شود که همه سرمایه ما نیز همان است...بهرحال هنوز نیمی دیگر از این ماه..و مبعث رسول گرامی باقی است و بدنبالش ماه شعبان و نیز ماه رمضان...از خدای بزرگ میخواهیم که توفیق بهره برداری از این فرصتهای باقیمانده را بما عنایت بفرماید..که اگر توفیقی است باید از سوی او حواله شود....  

 جمله زیبایی بنقل از آیت الله جاودان دیدم*که بسیار امید بخش است و در اینجا ذکر میکنم: 

هرکاری اولش سخت است..همت شروعش سخت است.. 

اما همه اش که سربالایی نیست! بالاخره یک جاهایی راه صاف میشود آسانتر میشود.. 

اصلا گاهی بغل میگیرند و میبرندت..آنها که خودشان صاحب این راهند..صاحب صراط مستقیم اند. 

مگر نمیخوانیم..صراط الذین انعمت ...یعنی راه راست مال آنهاست! 

یعنی میتوانند توی این راه بغلت کنند و ببرندت! 

========= 

*بنقل از وبلاگ ساعت بنج و بنج دقیقه

نظرات 25 + ارسال نظر
زهـرا سه‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:13 ب.ظ http://anywherewithu.blogsky.com/

سلام بزرگوار
کاملا درست گفتید،درسته زمان از دست میره و بیشتر وقتا قدرشو نمیدونیم اما خدا کنه تا قبل از اینکه دستمون از این دنیا کوتاه بشه بیدار بشیم

سلام بر شما
انشاا..که همینطور بشه یعنی قبل از اینکه بصورت اجباری با مرگ بیدارمون کنند خودمون بیدار بشیم بقول حضرت علی علیه السلام موتوا قبل ان تموتوا..
ممنون از شما

اغتنام فرصت سه‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 05:20 ب.ظ http://hich2012.blogsky.com

روزها گر رفت گو رو باک نیست توبمان ای که چون تو پاک نیست ....
آری دست اویز و دستگیر و رفیق این طریق همانها هستند که اهل وحدت اند و از راه و سلوک منزه
همان که : در کمال عز خود مستغرق است
رزقناالله و ایاکم

و برای این مسکین درمانده ی درراه مانده بیش از یک سال است که یکی از ان فرصت های بی مانند و طلایی و بس درخشان فرصتی نه چندان کوتاه به پایان رسید و هزاران درد و دریغ و افسوس عدم اغتنام فرصت برجان ما برجای ماند ...ابلیت شبابی فی سکره التباعد منک ...

توبمان ای که چون تو پاک نیست...
بله..میدانم از کدام فرصت میگویید ..که انصافا مایه درد و دریغ است...اما بهرحال هرچه هست خواست اوست ..که همه از اویند و همه بسوی او...انشاا..که خو.دش دستگیر همه ما باشد..
بسیار سپاسگزارم از حضورتان

. سه‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 05:41 ب.ظ

رحم الله امرأ قدعلم من این و فی این و الی این

ایروانی سه‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 06:25 ب.ظ

سلام استاد خسته کارهای آخر ترم نباشید.
شرمنده خیلی وقت هست که به این خانه سر نزدم راستش خیلی دلم تنگ شده بود ولی ......امیدوارم شاگرد بدتون رو بخشیده باشید.
میگن بر لب جوی نشین و گذر عمر ببین. بعضی اوقات با خودم میگم کاش هنوز بچه بودم تا گذر روزگار و که چه سرعتی داره متوجه نمی شدم.بزرگان همیشه میگن طوری زندگی کنین که هیچوقت به عقب برنگردید و بگویید ای کاش.... ولی من که همیشه غافل بودم ولی ای کاش میتونستم این رجب رو درک کنم اما این قدر خودمون و به دنیای بی ارزش غرق کردیم که از چیز های مهمتر غافل موندیم.التماس دعا

سلام بر شما..خیلی ممنون..
شما لطف دارید...و با این جملات مرا شرمنده میکنید..
بله ..کذر عمر عجیبه..و بخصوص امروزه بدلیل حجم بیشتر اشتغالات گویا سرعتش برای ما بیشتره..یعنی کمتر وقت تامل برای ما میمونه..ولی خوب قدر همین مقدار رو هم باید دانست که از همینش هم محروم نشیم.بقول معروف آب دریا را اگر نتوان چشید قدررفع تشنگی باید چشید...بهرحال گذشته ها که گذشت و افسوسش فایده نداره. اینده هم که هنوز نیومده..قدر همین الان رو بایددونست..همین باقیمانده از ماه رجب..همین ماه شعبانی که در پیش است....و سپس ماه مبارک رمضان..انشاا..خداوند بهمه ما این توفیق رو عنایت کنه
ممنونم از حضورشما..التماس دعا

سلام... سه‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 06:51 ب.ظ

با سلام.واقعا دلگیره چقدر روزها زود می گذره و سهم ما از اینهمه فرصت فقط حسرت خوردن می شه به قول شاعر ناگهان چقدر زود دیر می شود .......
اگر باز هم جزء این الرجبیون نباشم چه خسرانی دیدم
خدایا یاریمان کنیم شروع کنیم شروع سخت است.......
التماس دعا

سلام علیکم!
بله .. همیشه همان آغاز سخت است ولی چاره ای هم نیست..بالاخره باید از یه جا شروع کرد..
امیدوارم همیشه چراغ امید فرا راه ما روشن باشد
خیلی لطف کردید
ممنونم ازشما

سهبا سه‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:43 ب.ظ

سلام بزرگوار . با کمی تاخیر , و البته بسیاری شرمندگی , روز میلاد مولای مهربانی و شجاعت , روز پدر , را به شما تبریک می گویم . امید که مهر مولا , فریاد رس امروز و فردایمان باشد .

سلام بر شما
خواهش میکنم..لطف شماهمیشه بوده و هست..
هرچند از دین یادداشتهایتان خوشحال میشوم..ولی راضی بزحمت شما هم نیستم چه اینکه خود من هم شرمنده ام...
موفق و موید باشید.

فاطمه فنودی چهارشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 07:22 ب.ظ http://pang-pang.blogfa.com/

سلام استاد
خدا قوت-
به وبلاگم یه سر بزنید چندتا عکس از محمدم گذاشتم به آدم روحیه میده.نظر هم بذارین خوشحال میشم.
خلاصه محمدم میوه عشقه خدا حفظش کنه خیلی پسر خوبیه واسه اینکه بتونیم خوب تربیتش کنیم دعا کنید
اکه نکته ای درمورد تربیت کودک بفرمایید که....
می بخشید وقتتون رو میگیرم
التماس دعا-سربلند و پیروز باشید

سلام..
بله.. اومدم خیلی جالب بود
انشاا.. خداوند نگهدارش باشه..و بنده خوب خدا بشه..
سروکار داشتن با این اطفال معصوم جدا خیلی زیباست..
امیدوارم بتوانید از این دوره زندگی فرزند دلبندتان بیشترین بهره رو ببرید..
از حضورتون بسیار خرسند شدم..
التماس دعا

مریم پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:02 ق.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

بسم الله
یک ماهی میشد که به کلاس غواصی میرفت.مربی شنا اش گفته بود وقتی به آب افتادید اگر چیز سنگینی با خود حمل میکنید اولین کار شما اینست که آنرا از خود جدا کنید وگرنه سنگینی آن به احتمال زیاد شما را به قعر دریا خواهد کشید.
اینهارا که برایم تعریف میکرد یاد کلام یکی از بزرگان افتادم که میگفت :در وادی بندگی خدا اگر میخواهید غرق نشوید حواستان باشد که سنگ گناه به پایتان بسته نشود،ماهرترین غواص ها هم وقتی پایشان به سنگی بند باشد! آخر کار خفه میشوند،
سلام عرض شد استاد

سلام بر شما
دقیقا همینه که فرمودید..
برای حرکت سبکبال بودن لازمه..وما خودمون رو خیلی سنگین بار کرده ایم..در روایات هست که در بحث انفاق میفرمایند..کسی که کمکی رو از شما دریافت میکنه در حقیقت شما رو سبکبار میکنه!در حالی که ما با تکیه بر چشم ظاهرمون این رو یه جور از دست دادن میدونیم و لذا همه اش دنبال جمع کردنیم..در حالی که عاقل واقعی که عقلش بچشمش نیست دنبال اینه که خودش رو سبک کنه..چون میدونه که هدف حرکت خودشه..هر چقدر ادم بتونه این سنگینی ها روکم کنه..و فکر و دل و دست و زبان و اعضا و جوارحش ازادتر بشه..بنفع خودشه.. پس در حقیقت ایثار بدیگری ..همان راحت سازی حرکت خویش است.
..مثل اینکه پرحرفی شد..
ممنونم از حضور شما

فاطمه فنودی پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 06:12 ق.ظ http://pang-pang.blogfa.com/

سلام استاد وقتی واژه دین رو در گوگل سرچ می کنیم یکی از اولین مطالبی که رویت میشه تعریف دین در دانشنامه ویکی پدیاست
این دانشنامه آزاد مورد استفاده زیادی در بین افراد داره که پایه های فکری و چهارچوب اندیشه برای فرد میسازه
به تعاریفی که در این دانشنامه در مورد دین نوشته توجه کنید خواهشمند است اعمال نظر بفرمایید. صفحات دانشنامه امکان تغییر دارد
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%DB%8C%D9%86

سلام...
بله..همینطوره..
انشاا..
باز هم از شما متشکرم

اپسیلون جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 05:31 ب.ظ http://anti-ebliss.blogfa.com

سلام
ممنون از حضور گرمتون .خوشحالم کردید.


این همراهی از دل من با این مطلب :

روزها می گذرند ...
همچو اسبی در باد ...
،چه شتابان پی هم!

همه عالم انگار دم به دم در سفرند...

من از این قافله ی عشق بجا مانده دلم ...

من بجا مانده ام انگار در این آب و گلم...

حرکتی باید کرد روزها در گذرند...

سلام برشما
...حرکتی باید کرد..
روزها در گذرند..
ممنونم از همراهی دلتان..
و چه خوب است اگر دلها همراهی کنند..
که اگر دل همراهی کند آدمی را./.کارراحت است..
دعا کنید درراه نمانیم

سحر شنبه 20 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:15 ق.ظ

قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند
بس خجالت که ازین حاصل اوقات بریم
در بیابان فنا گم شدن اخر تا چند
ره بپرسیم مگر پی به مهمات بریم...
با سلام..چه به موقع!در پریشان حالیم ارامشی دلنشین یافتم از جملات اخر:اما همه اش که سر بالایی نیست!بالاخره یک جاهایی راه صاف میشود...اصلا گاهی بغل میگیرند و میبرندت.انها که صاحب این راهند.........به راستی چون نیک بنگریم همه ما در مسیرمان چنین لحظاتی را تجربه کردیم..انگاه که گویی چند پله با هم و یکجا پیموده میشود و امیدی که خود به نوعی مسیر را بر ما هموار میکند وجودمان را فرا میگیرد!و اینجاست که باید با تمام وجود خدایمان را سپاس گوییم و قدردان باشیم نه فقط زبانی در عمل نیز......
همتم بدرقه راه کن ای طایر قدس
که درازست ره مقصد و من نوسفرم
الهی!مرا از ابتدای راهی که به بی تو بودن میرسد بازگردان!
با تشکر از شما به خاطر بنای این سرا.

سلام بر شما
خدا را شکر که این جملات توانسته آرامشی را برای شما همراه داشته باشد..
و این نشاندهنده اینستکه چقدر میتواند احساس افراد بهم نزدیک باشد..چرا که خود من هم بهمین دلیل این جملات را انتخاب کرده بودم.
وباز خوشحال میشوم وقتی این این حس مشترک را دریافت میکنم..
بله ..همه ما در زندگی چنین تجربه ای داشته ایم..و اصلا امید برنامه زندگی است..مگر نه اینستکه باید بخداوند حسن ظن داشت؟مگر نه اینستکه بدگمانی بخدا خود گناه است؟لذا راهی غیر از این هم نیست!هرچه هست امید به او و لطف بیکرانش است..باید خود را در اختیار او گذاشت..که او خود میداند چگونه بنده اش را راهبری کند.
خدایا تو خود از نیات ما اعمال ما و ...اگاهی ...و خود میدانی که از بیراهه بودن مسیرسخت نگرانیم...خودت ما را در مسیر خودت راهنمایی کن ....
واقعا از شما تشکر میکنم که با اندیشه و احساستان همراهی کردید
التماس دعا.

میثاق یکشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 07:11 ق.ظ http://misaghm.blogfa.com/

سلام
ممنون لطف کردین خیلی خوشحالم که می بینم دوستان فراموشم نمی کنن
شرمنده سرم خلیل شلوغه و کمتر به وب سر می زنم برام دعا کنین

سلام
خواهش میکنم. اتفاقا گاهی اونایی که کمتر دیده میشن...بیشتر بنظر میان!..کارای دنیا گاهی هم بر عکسه!اگر همیشه اینطور نباشه!خلاصه هیچی فراموش نمیشه..انشاا..که شما هم فراغت بیشتری بیابید و بیشتر بتونیدسر بزنید!التماس دعا

سهبا یکشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:33 ب.ظ

سلام. شبتون خوش . امکانش هست براتون که تا فردا عکس برام بفرستین ؟ شما تا فردا عصر هم عکس کودکانه بفرستین , ما قبول می کنیم ... فقط باشین توی جمعمون , باشه ؟

خصوصی لطفا

سلام
انشاا...
ممنونم

مریم یکشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:39 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

برای حضرت حجت روحی فداه ...


دل بشکسته بداند قرار یعنی چه
خبر نیامدن از تک سوار یعنی چه

نگاه حضرت یعقوب می کند تصحیح
تمام عمر غم انتظار یعنی چه

به دست باد سحر بوی پیرهن آید
نسیم صبح بداند بهار یعنی چه

فقط به خون شهیدان شود کمی فهمید
یه تیر یک مژه قعر شکاف یعنی چه

ندیده عاشق رویت شدم که فاش کنم
اسیر زلف پریشان یار یعنی چه

کسی که طعم غریبی چشیده می فهمد
نگاه مرحمت سفره دار یعنی چه

ببین برای وصالت بهانه می گیرم
قسم به عمه تو بی حسین (ع) می میرم ...!

سلام استاد عزیزم

سلام
ممنونم از لطف شما
ممنون از شعر زیبای شما

مریم سه‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:43 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

جناب شیخ رجبعلی"ره"فرمود:
روزی برای انجام دادن کاری روانه بازار شدم.اندیشه مکروهی در ذهنم گذشت.ولی بلافاصله استغفار کردم.در ادامه راه شترهایی از بیرون شهر هیزم می آوردند.قطاروار از کنارم گذشتند ناگاه یکی از شترها لگدی به سوی من انداخت که اگر خود را کنار نکشیده بودم آسیب میدیدم.به مسجد رفتم و با اضطراب به خدا عرض کردم:خدایا این چه بود؟ در عالم معنا به من گفتند"این نتیجه آن فکری بود که کردی"؛گفتم: گناهی که انجام ندادم.گفتند:"لگد آن شتر هم که به تو نخورد".
[درس خیلی زیبا]
سلام استاد
بروز نمیشید؟

سلام بر شما
ممنون از این درس زیبا..
بله ..برای چشم عبرت بین همه حوادث معنادار است و یه جوری به اعمال ما مربوط میشن...و اگر ادم یه همچین دیدی به عالم و حوادثش داشته باشه..دائم در رشد خواهد بود همچنانکه اگر این دید را نداشته باشددائم دچار اضطراب و دلهره است..
ما خیال میکنیم که افکار ما لطمه ای بمانمیزند در حالیکه اینطور نیست..حال چه رسد به اعمال ما..
خداوند انشاا.. همه ما را نجات دهد.... انشاا..
ممنون از شما

زهـرا سه‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:18 ب.ظ http://anywherewithu.blogsky.com/

سلام بزرگوار
فرق بین ساده بودن و سادگی چی هست؟
ممنون میشم کمکم کنید
منتظرتون هستم

سلام
حالا نمیدونم برداشتی که من از سوالتون کردم درسته یا نه..ولی بنظرم منظورتون از ساده بودن اینه که ادم پیچیده نباشه بقول معروف بی غل و غش باشه..بی شیله پیله باشه!که البته این رو بعضیها سادگی ..هالو بودن و...میدونند. ولی بنظر من این اشتباهه..یعنی ساده بودن..یه حالت باارزشیه..به صداقت و حقیقت و..نزدیکه..در حالیکه حالات مقابلش به نفاق و دورویی و ..نزدیکه..و اون مارکی هم که به اینجور ادمها میچسبونن..مارک غلطیه..اینا هالو نیستن..اینا امور کم ارزش رو کم ارزش میدونن و بیخودی عمر و فکرشون رو صرفش نمیکنن...البته برای کسی که دیدش فقط مادی باشه این حرفا بی معناست..
نمیدونم منظور شما همین بود یانه؟!

نازنین سه‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:36 ب.ظ http://ehsaseeshgh.blogsky.com

سلام
واقعا چقدر زمان زود میگذره و ما گاهی حسرتشو می خوریم ... اینکه چقدر زود گذشت و ما کاری نکردیم و فقط الکی الکی هدرش دادیم یا بدتر از اون حسرت چیزی رو که دیگه دیر شده و کار از کار گذشته ... گاهی ما ادما چقدر دوست داریم برگردیم به عقب تا بعضی از کارا رو نکنیم ... بعضی کارا رو انجام بدیم و جلو بعضی کارا رو هم بگیریم ...!!!
این مدت بدجور درگیر امتحانات و یه سری مشکلات دیگم که نمیشد بیام نت ... مرسی از ینکه بیاد بنده حقیر بودین...
التماس دعا.............

سلام
بله.. یکی از اثار قیامت هم همین حسرتهاست ولی کاش تا تو دنیا هستیم بخودمون بیاییم که اینجا راه برگشت هست ولی اونجا دیگه راهی نیست..
انشاا..امتحاناتتون بخوبی سپری بشه..
موفق باشین
محتاجیم بدعا

زهـرا چهارشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:34 ب.ظ http://anywherewithu.blogsky.com/

ممنون بزرگوار
منظور من همینه ولی خب هرکسی از یه زاویه بهش نگاه میکنه

خواهش میکنم...
مویدباشید

ریاضی 85 چهارشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 06:48 ب.ظ

سلام استاد
حضرت امام صادق(علیه السلام) نیز مى فرماید: آن گاه که قیامت برپا شود، منادى الهى فریاد زند: «أین الرجبیّون؟»; کجایند آنانکه ماه رجب را گرامى داشتند و از آن، بهره ها بردند؟ از آن انبوه جمعیت، گروهى برخیزند که نور جمالشان محشر را روشن کند. بر سر آنان تاج هاى شاهى که مرصّع به درّ و یاقوت است، قرار دارد و در طرف راست هرنفر از آنان هزار فرشته، در سمت چپ نیز هزار فرشته به او کرامت و تعظیم الهى را تبریک گویند. از جانب الهى ندا آید: بندگان و کنیزانم، به عزت و جلالم سوگند، شما را جاى و مقام گرامى و عطایاى فراوان دهم و شما را در جایى جاى دهم که از زیر آن نهرها جارى است و شما در آن جاوید خواهید بود زیرا شما داوطلبانه براى من در ماهى که من بزرگش داشتم روزه گرفتید. سپس، خطاب به فرشتگان فرماید: فرشتگان من! بندگان و کنیزان را به بهشت داخل کنید

و من چقدر غافلم در پی دنیا شدم و حاصلم از این ماه جز حسرت نخواهد بود
امیدم به رحمت خداست و اوست که مرا نگاه داشته از این که در مشکلات و کارهای دنیا حل شوم
مثل من مثل کسی است که در جایی سرد گیر افتاده و دیگر تاب و تحمل سرما را ندارد و گاه گاهی که چشمانم بسته می شود خدا مثل یه رفیقی که با منه من رو بیدار نگه میداره امیدوارم روزی بتوانم از این سرما نجات پیدا کنم و دیگه به خواب نرم و جای جای زندگیم رنگ خدا رو داشته باشه

سلام بر شما
چه خوب شد اومدین. فکر میکنم چند وقتیه اینجا از شما خبری نبود..
ممنون از روایتی که نقل کردید.
بله ..حکایت غفلت حکایت غریب همیشه ماست..
و باز حدیث امید و رحمت حق نیز حدیث امیدبخش همیشه..
همان حدیث رفاقتی که شما گفتید..وچه نعمتی از این رفاقت بالاتر..
چقدر خوبه که در لحظات شکننده سرمای غفلت..دست پرمهر خدای مهربان ادمی را بنوازد...
و مگر میشود که ان کریم بنده نواز ..بنده خویش را رها کند؟!1
حاشا و کلا..
نزدیک به سی سال پیش!در مسجد حضرت معصومه در قم از ایه ا.. شب زنده دار حفظه ا.. سوالی بهمین مضمون کردم..ایشان این فراز از مناجات شعبانیه را برایم خواندند:
الهی ما اظنک تردنی فی حاجه قد افنیت عمری فی طلبها منک
یعنی خدایا گمان نمیکنم که مرا بی نصیب بگذاری ..در حاجتی که عمر خویش را در طلبش بوده ام..
و بنظرم فراز امیدبخشی بود..بهرحال این دغدغه ها همیشه در ما بوده..هرچند میپذیریم که غفلت نیز ...اما او کریم و بنده نواز است..و بقول شما اجازه نمیدهد این سرمای جانکاه غفلت حیات را از ما بگیرد..
التماس دعا

ریاضی 85 چهارشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 06:52 ب.ظ

راستی یادم رفت خودم رو معرفی کنم

البته شما معرف حضور هستید!

مقصودی مود جمعه 26 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:37 ب.ظ

جانا سخن از زبان ما میگویی!
آنقدر زود گذشت که .... انگار باز هم حسرتی بر دلم ماند که چرا این مشغله های دنیایی این های و هوی های بی سرانجام ما را از سر منزل هستی و زندگی غافل می کند. افسوس که هیچگاه عبرت نگرفتم از این گذشتن ها و از دست رفتن ها
از خواب غفلتی بیدار شدم!
باز هم ممنون از این هوشیاری و اگاهی شاید چند روزی را لااقل.....

..و اینقدر مشغله ها فراوان است که فاصله میان حضور فعلی شما با حضور قبلی-البته منظور حضور با نشانه است!-فکر میکنم از ماه چیزی کم نخواهد داشت!...یعنی ماهها بهمین راحتی سپری میشوند...
دعا کنیم..که همتی دگر باید..
از حضورشما در واپسین روزهای این ماه...ممنونم

مریم جمعه 26 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:14 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com


آهسته گذارید روی تخته تنش را
تا میخ اذّیّت نکند پیرهنش را

اصلاً بگذارید رویِ خاک بماند
زشت است بیارند غلامان بدنش را

این ساق ِبهم ریخته کِتمان شدنی نیست
دیدند روی تخته ی در ، تا شدنش را

این مرد الهی مگر اولاد ندارد
بردند چرا مثل غریبان بدنش را

این مرد نگهبان که حیا هیچ ندارد
بد نیست بگیرد جلوی آن دهنش را

این هفت کفن روضه ی گودال حسین است
ای کاش نیارند برایش کفنش را

نه پیرهنی داشت حسین نه کفنی داشت
مدیون حصیرند مرتب شدنش را

علی اکبر لطیفیان
شهادت مظلومانه امام موسی کاظم رو بهتون تسلیت میگم استاد
ملتمس دعای فراوان

چقدر شعر گویایی ..
گویای مظلومیت امام هفتم..
چه شهادت مظلومانه ای!
..و ادمی در تعجب میماند..که چرا؟
چرا؟..چرا باید انسانی بانهایت خوبی در نهایت مظلومیت..و اینچنین مظلومانه..بشهادت برسد؟
ممنون از تذکر بجای شما
التماس دعا

فاطمه فنودی یکشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:03 ق.ظ

رهبران فکری جامعه بجای اینکه آب توزیع کنند تشنگی ایجاد کنند

و رهروان فکری بجای آنکه آب طلب کنند تشنه شوند

چه جمله جالبی!!
اب کم جو تشنگی اور بدست تا بجوشد ابت از بالا و پست
و این همان چیزی است که از میان ما رزخت بربسته..
اما یک سوال...تشنگی ایجاد شدنی است؟

زهـرا یکشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 07:41 ب.ظ

ای سینه ی مجروح ما مجروح طول غیبتت
در بعثت جدت همه چشم انتظار بعثتت
خورشید مکه کی رسد صبح طلوع نهضتت
بت های عالم بشکند با دست عزم و همتت

سلام بزرگوار عیدتون مبارک

سلام بر شما
این عید خجسته بر شما هم مبارک باشد
ممنون از لطف شما
التماس دعا

مریم دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:59 ق.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

نام احمد نام جمله انبیاست

چون که صد آمد نود هم پیش ماست

از مناره پنج نوبت پر خروش

نام احمد با علی آید به گوش

روز و شب گویم به آوای جلی

اکفیانی یا محمد یا علی

*بعثت رسول عشق و مهربانی مبارک*

خجسته باد زیبا مبعثش که با اقرا باسم ربک اغاز
و با انا اعطیناک الکوثر بیمه
و با الیوم اکملت لکم دینکم جاودانه شد
این عید بزرگ بر شما مبارک
و ممنون از لطفتان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد