نماز صبح

ان ناشئه اللیل هی اشد وطئا و اقوم قیلا

نماز صبح

ان ناشئه اللیل هی اشد وطئا و اقوم قیلا

پسند جانان

یا علام

ماجرای جابر عبدا...انصاری را شنیده ایم که وقتی امام باقر علیه السلام حالش را پرسیدند عرضه داشت که در حالتی هستم که مریضی را بر سلامت..فقر را بر دارایی و....ترجیح میدهم..و سپس امام فرمودند که..ولی ما اینگونه ایم که از میان فقر و ثروت..یا صحت و مرض و..آنچه را خدا خود صلاح بداند میطلبیم..

..بله رضایت نسبت به مشیت الهی ..لازمه اش همین است که در مقابل آنچه بتو میرسد نه تنها تسلیم باشی-که گاه چاره ای هم جز آن نداری..بلکه راضی باشی..و این رضایت است که حالت شکر را بهمراه دارد..و گرنه گویا همیشه با دیده ای طلبکارانه به عالم مینگری و همواره در انتظار اموری هستی که برایت حاصل نشده..و در نتیجه هیچگاه رضایت باطن نداری..و لذا آرامش هم در درونت نیست...

البته معنای رضایت به خواست خدا منافاتی با تلاش برای ایجاد وضع مطلوب ندارد..صحبت در اینستکه پس از همه تلاشهای ما.. دیگر نتیجه نباید برایمان اهمیت داشته باشد.لذا نه در مقابل حوادث و نتایج تلخ ..خود را می بازیم.. و نه در مقابل نتایج شیرین..مغرور و ..میشویم..لاتیاسوا علی مافاتکم و لا تفرحوا بما اتاکم..

یکی درد و یکی درمان پسندد                     یکی وصل و یکی هجران پسندد

من از درمان ودرد و وصل و هجران                   پسندم آنچه را جانان پسندد

نظرات 27 + ارسال نظر
آزادی دوشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 08:44 ب.ظ

تو کلاس درس خدا اونیکه ناله میکنه رد میشه اونیکه صبر میکنه قبول میشه اما اونیکه شکر میکنه شاگرد ممتازه بیا ین این هفته شاگرد ممتاز باشیم
مثل همیشه عالی بود استاد خداروشکر که این خونه هست بعضی موقع ها خیلی بهم ریخته ام میام ابنجا حرفای شما رو میخونم اینقد اروم میشم خدا حفظتون کنه

خیلی جالب گفتین..ناله کردن ممنوع...صبر خوبه...شکر عالیه...
..خدا روشکر که این خونه میتونه ارامش بده بشما...همین حرفای شماست که بمن هم انگیزه میده..
انشاا..خداوند همه ما رو در مسیر خودش هدایتمون کنه
ممنون از حضور شما
حفظکم ا..

مریم دوشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:24 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

من از درمان ودرد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد
سلام استاد
عالی بود و فوق العاده
اجازه سکوت و بازخوانی می فرمایید؟

سلام
....ممنونم از لطف شما
من هم سکوت میکنم که سکوت و تامل شما را برهم نزنم!
موید باشید

زهـرا دوشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:36 ب.ظ

سلام بزرگوار
یه وقتایی که یه اتفاقی میفته که دوست ندارم همینو میگم
پسندم آنچه را جانان پسندد
بعضی وقتا اعمال بد ما باعث میشه یه ناراحتیایی برامون به وجود بیاد که باز هم میشه بگی یه نعمت از طرف خدا بوده که این تنبیه یه جور تلنگر باشه برای فهمیدن اشتباهت.
اتفاقا خواستم به یه نفر کمک کنم که رسیدم به پست شما.
ممنون
تذکر بجایی بود

سلام بر شما
بله..اتفاقات عالم بی حکمت نیست..
این مطلبی است که همیشه و در همکه جای عالم صادق است..منتهی اعتقاد بان شاید چندان راحت نباشد..کما اینکه برخی امور را نتوان براحتی اثبات هم کرد
یه جورایی درک برخی از حقایق نیاز بنوعی تجربه دارد..و خدا کند ما این تجربه ها را زودتر از سر بگذرانیم
ممنون از حضورتان

نازنین سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 12:17 ق.ظ http://ehsaseeshgh.blogsky.com

با تمام وجود گناه کردیم نه نعمت هایش را از ما گرفت!نه گناهانمان را فاش کرد،بیندیش اگر اطاعتش کنیم چه میشود...
سلام مرسی از راهنماییتون،سعی میکنم ازین به بعد خلاصه تر بگم که راحت تر باشید، تو خواست خدا حتما حکمتی هست برا آدمی که از فرداشم خبری نداره... ولی باز گاهی ما اشتباهاتمون و میندازیم گردن خدا...باز یه سوال پیش اومد برام،ما از کجا بفهمیم این خواست خداست یا برای مثال اشتنباه خودمونه؟!
"در تمام رنجهایی که می بریم،صبر اوج احترام به حکمت خداوند است..."

سلام
..البته من از متن های مفصلتون ناراحت نمیشم..خوشحالم میشم..فقط گفتم برای جوابش ...
سوال خوبیه..از کجا بفهمیم؟تصور خودم اینه که ما باید نهایت سعیمون رو بکنیم..دیگه بعدش هر چی ..اومد نگران نباشیم..اگر خود ادم کوتاهی کرده باشه در صدد میشه جبران کنه و .....
ممنون از لطفتون

سیده زهرا ترابی سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:08 ق.ظ

بی انصافیست که شما را شمع بنامم چون شمع را میسازند تا بسوزد ولی شما میسوزید تا انسان بسازید با سلام روز معلم را به شما استاد گرامی تبریک عرض میکنم و از اینکه این مطالب قشنگ را روی وبلاگتون میذارید و ما را به سمت خدا راهنمایی میکنید کمال تشکر را دارم با ارزوی توفیقات روز افزون

سلام بر شما
خدا کند چنین باشد که فرمودید..
نمیدانم در مقابل اظهار لطف دوستان که مرا شرمنده میسازد چه بگویم .امیدوارم انشاا..خداوند دستگیر همه ما باشد..
از لطف شما بسیار ممنونم

زهـرا سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:16 ق.ظ

نمیدونم در فضای حقیقی معلم هستید یا نه ولی در این فضای مجازی حق استادی گردن من دارید. اینجا درسهایی یاد گرفتم.
روز معلم مبارک
همیشه موفق باشید

سلام
بله..همه دلخوشیم نیز به همین معلمی است و اینکه مشمول دعای خیر دوستان واقع شوم.
در حقیقت این اقبال و امادگی خود شماست که نقش موثردارد...
از الطاف شما بسیار ممنونم

مریم سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 08:11 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

الهی !
نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم

نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی

در اگر باز نگردد، نروم باز به جایی

پشت دیوار نشینم

چو گدا بر سر راهی

کس به غیر از تو نخواهم

چه بخواهی چه نخواهی

باز کن در، که جز این خانه مرا نیست پناهی....

وقتتان بخیر مهربان استادم

کس به غیر از تو نخواهم
چه بخواهی جه نخواهی!
چقدر سخن گفتن صمیمی با خداوند شیرین و جذاب است!
اصلا تو گویی این وا‍‍زه ها برای همین امده اند که با خدا صحبت کنی.
وقتی اونها رو برای غیر خدا بکار میبری انگار یه چیزی کمه..
ولی وقتی برای خدا بکار میرن..درست جا میافتن..
و این همونه که اصل و معدن همه خیر و خوبیها خودشه..
و هر چه خوبی هست از او نشات میگیره..
لذا از هر چه زیبایی که تحسین میکنی در واقع او را تحسین کرده ای..
...
ممنونم از شعر زیبایتان

آدمک سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:07 ب.ظ http://darodivar.blogsky.com

سلام. به من هم سر بزن

سلام
باشه..خدمت میرسم
ممنون

ایروانی چهارشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:52 ق.ظ

سلام استاد انشاءالله که حالتون خوب باشه.
این ماجرایی رو که گفتید کاملا درک می کنم ولی توی عملش دچار مشکل می شم چون صبر ندارم اینه انیاز به صبر داره.صبر کنی تا نتیجه توکل رو ببینی البته می دونم اینهم نتیجه ضعیف بودن در ایمان هست ولی وقتی باهاش مواجه میشی کم میاری استاد واقعا باید چیکار کنی؟اتفاقا همین اوضاع الانم همینطوری که باید بگم پسندم آنچه را جانان پسندن.کمکم کنید استاد لطفا.
راستی روز معلم دلم خیلی هوای دانشگاهمون و اوضاع پارسال رو داشت خیلی دوست داشتم اونجا باشم امیدوارم بهتون خوش گذشته باشه و اونطور که باید از شما بزرگوار قدردانی کرده باشن بچه ها.راستی استاد چرا جواب پیام روز معلم و که دادیم ندادین نکنه از دستمون ناراحتین؟
التماس دعا

سلام
الحمد لله...ممنون از لطف شما
درسته.. کیه که تو عمل مشکل نداره!؟همه ما در عمل کم میاریم..این گفتن ها هم برای همینه که کمک کنیم بیکدیگه..تذکر معناش همینه.. شیطون هم همینجوری ادمها رو ناامید میکنه ..که ای بابا.. کی حوصله داره این همه صبر کنه..برای همینم خدا توصیه فرموده که همدیگه رو به صبر و حق توصیه کنید و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر..
ولی بهرحال اونی که خود خدا هم میگه همین استقامت در مسیره.. اینه که ادم صبر کنه..البته گفتم..تلاش رو باید کرد.. ولی منتظر نتیجه نباید بود..ما نمیدونیم نتیجه کی بما میرسه.. ما باید وظیفه مون رو انجام بدیم و همیشه به خدا دلگرم و مطمان باشیم..
از بابت روز معلم هم دست شما و بچه ها درد نکنه..بهر حال تو این برنامه ها جای شما خالیه..انشاا.. سالم باشید..
اما راجع به جواب خوب شد گفتین.. چون صندوق دریافتم جا نداشت مجبور میشدم بعضیها رو باک کنم.. و بعدشم کلا نشد جواب بدم...باید برم دوباره همه رو جواب بدم..!!چه کاری شد!!
ممنونم از شما..التماس دعا

زهـرا چهارشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 04:04 ب.ظ http://4comingu.blogsky.com/

اگر در این دنیا خودت را در جاده ی زندگی گم کنی،

در آن دنیا در می یابی ، که بر صراط مستقیم زندگی نکرده ای؛

در شلوغی های زندگی خودت را پیدا کن ...

مگدار این غبار تو را به دست غیر بسپارد

دستی ببر و " خودِ غبار گرفته ات " را از زمین بردار

دستی بر آن بکش و غبارش را بتکان

با گذشت اینهمه سال ،

باز درخشندگی اش متعجبت می کند.

خویش را پیدا کن ...

قبل از آنکه دیر شود

خیلی نمی خواهد دور بروی،

جایی همین نزدیکی ها را بگرد

سلام بزرگوار

دستی ببر و خود غبار گرفته ات را بردار
باز درخشندگی اش متعجبت میکند
چه جالب!درخشندگی اش..پس جای نومیدی نیست..
هرلحظه میتوان خودرا پیدا کرد
خیلی جای دوری هم نیست..
بگمانم در درون خود ماست..
فقط باید باو توجه کنی...
سلام بر شما
چه نوشته گویا و شفافی!
ممنون از لطفتان

اپسیلون چهارشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 09:43 ب.ظ http://anti-ebliss.blogfa.com

سلام
بله و اگه عمیقا فکر کنیم و وارد جزئیات بشیم ،واقعا کار خیلی سختیه...

سلام
بله ..همینطوره...
ولی با هدایت الهی و تدبیر الهی کارهای سخت اسان میشود..
...مدتی جایتان خالی بود!
ممنون از حضورتان

اپسیلون چهارشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:05 ب.ظ http://anti-ebliss.blogfa.com

سلام
شرمنده کردید.من باید برای تبریک روز معلم خدمت می رسیدم اما فرصت نکردم.

این روز ها یه جور دیگه کار فرهنگی می کنم و خیلی هم وقت گیره ...امیدوارم خدا ازم قبول کنه .
و امیدوارم خدا در تربیت این نوزاد منو یاری کنه.

" خدایا همه چیز از توست ...خودت می بخشی ...خودت یاری می کنی و توفیق می دهی...و نتیجه هم دست خود توست...
نقش من نیت و تلاش است"

دعا کنید بتونم نوکر و پیرو خوبی برای امام زمان (عج)تربیت کنم و خدمت ناچیزی کرده باشم.
دعا کنید بتونم تدبیر و انرژی و صبر لازم رو در پرورش کودکانم داشته باشم
که به دعای بندگان خوب خدا محتاجم.

سلام بر شما
خواهش میکنم...لطفتون بوده و هست..
اتفاقا سرو کار داشتن با نوزاد یه توفیق بسیار عالیه که متاسفانه تو جامعه ما کمتر قدرش رو میدونن..حتی بچه مسلمونا..نمیدونم چرا همه فکر میکنن کار ..یعنی کار بیرون از خونه؟چرا ارزش کار درون خونه رو کمتر میدونن؟با وجود اینکه همه چیز از درون خونه شروع میشه..همه جوهره بچه از دوران کودکی و حتی فبلش شروع میشه.. خدا میدونه که افکار و حالات و اعمال مادر چقدر در بچه اثر داره..
...از توجه و دقت نظرذتون خیلی خوشحال شدم..از ارزوی قشنگی که برای فرزندتون دارید..و قطعا این ارزو در سرنوشتش اثر میگذاره...
هرچه هست الطاف اوست و ما هیچکاره ایم..فقط بقول خودتون تلاش و نیت...نتیجه دست خودشه...
از خداوند مسالت میکنم که فرزند شما جزو فرزندان صالح و از سربازان ولی عصر عج باشد..
ممنون از شما

نازنین چهارشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:49 ب.ظ http://ehsaseeshgh.blogsky.com

سلام
إ شما استاد دانشگاه هستید؟
پس جا داره بهتون خدا قوت بگم و تبریک...
مادر منم یه زمانی معلم قرآن بودن، باوجود اینکه الان 3 ساله دیگه درس نمیده ولی همیشه میگه تو درس دادن و یاد دادن قرآن به بچه ها بود یه لذت و شیرینی خاصی بود که بعد ازون دیگه نچشیدم!
اینکه بچه ها چقدر شیرین قرآن میخوندن و برا یادگیریش از بزرگترام پیشی میگرفتن!
من که عاشق معلمی ام... امیدوارم شمام موفق باشید...

سلام
..بله..ممنونم..لطف دارید..
قران و سروکار داشتن با ان برکت خاصی تو زندگی داره..
البته یه چیز همیشه مهمه و نباید یادمون بره.. و اون حسن فاعلی یا همون نیت ادمه..سرو کار داشتن با چیزای خوب..کارای خوب..و..بشرطی خوبه که ادم قدرشم بدونه..انشاا.. که ما قدردان این توفیقات در زندگیمون باشیم..چون توفیقش رو که خدا میده..ما باید از دستش ندیم..
ممنون از لطف شما

نسیم جمعه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:45 ب.ظ http://nasim113.blogfa.com

ما مامور به تکلیفیم نه نتیجه...
هروقت بتونیم این جمله رو درک کنیم از لحظه های خوب و بد زندگیمون لذت می برم.البته بشرط این که تکلیفمون و کامل و جامع و مانع انجام بدیم البته با درایت.

کاملا درسته
و چقدر این مساله مهمه..یعنی در اسلام تاکید بر انجام وظیفه است و لذا بما اجازه نداده اند که به بهانه نتایج از انجام تکالیف سر باز زنیم..
و این بخلاف فضای دوره مدرن است که همه چیز را براساس نتایج انهم فقط نتایج دنیویش میسنجند..در حالیکه ما بعنوان مسلمان باید در کنار دنیا نگاه اصلی ما اخرت باشد.. نه اینکه تنها چیزی که بیادش نبوده و کارها را بدون توجه بان انجام میدهیم همان اخرت است..
ممنون از توجه بجاو دقیق شما
و ممنون از حضورتان

زهـرا شنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 05:13 ب.ظ http://4comingu.blogsky.com/

سلام بزرگوار
چه نکته ی خوبی ما بعنوان مسلمان باید در کنار دنیا نگاه اصلی ما اخرت باشد.
در کنار دنیا ولی در اصل آخرت
وقتی یاد آخرت باشیم کمتر سمت گناه میریم.وقتی کمتر گناه کنیم دلمون پاک تر هست.و وقتی دلمون پاک پاک باشه از زندگی هم لذت میبریم.چون زندگی خودمون رو بر اساس رضایت خدا قرار دادیم.
بعضی گناهان صرف بدست آوردن خوشی هست برای اما یه خوشی زودگذر.هم زودگذر و هم با اثر منفی


*****
امروز خواستم بیام بگم کم پیدا شدین.مثل اینکه سرتون شلوغه که سر نمی زنید که این کامنت آخر رو دیدم و این حرفا پیش اومد.
هرجا هستید موفق باشید

سلام
از نکته سنجی های شما مسرور میشوم..وهمین دقت شماست که مشوق برای طرح مباحث است..
بله.. مطلبی که شما هم بخوبی دریافتید یکی از نکات اصلی و کلیدی است..که متاسفانه علیرغم کلیدی بودنش بسیار مورد غفلت است..و این غفلت بیشتر معلول فضای جامعه و دنیای امروز است که تحت سیطره تفکر مدرن بوده و اقتضای ذاتیش همین توجه بدنیای صرف است..چرا که در اتمسفر مدرنیته چیزی بنام جهان اخرت جایگاه و معنایی ندارد...و چون که زندگیهای ما هم در اکثر اوقات شبانه روز در همین فضاست..از درس ما گرفته(که در دانشگاههایی است که اساسش در همین فضاست)تا کار ما(که نوعا کارهای صنعتی مدرن است و کمتر بشکل سنتی خودش باقی مانده)تا تفریحات ما که همینطور است...و ارزش داوریهای ما که براساس اموری صرفا اعتباری و دنیوی مانند مدرک و مقام و شهرت و ...است و...لذا روح دنیای مدرن که دوری از اخرت اندیش است در ما هم ریشه دوانده...
خدا کند که بخود اییم و توجه کنیم که ما مسلمانیم و معتقد به اخرت!!!
...
بله راست میفرمایید.. کم توفیق شده ام..گرفتار همین اقتضائات دوره مدرنم!!البته از خوبیهاش هم بگم که بی انصافی نباشه!اگر این ابزارهای مدرن نبود من و شما نه باهم مرتبط میشدیم و نه میتوانستیم افکار خود را ردو بدل کنیم..منتهی خب در کنار همین خوبیها متاسفانه...
به هرحال .. دعا کنید که در دل این دنیای مدرن و در اوج غلبه افکار دنیوی و ..خداوند مارا همچون همیشهمتوجه خودش قرار دهد..چقدر زیبا امام سجاد میفرماید..کیف انسیک و لم تکن ذاکری...چگونه تو را فراموش کنم در حالیکه تو. همیشه بیادم بوده ای؟!!
بسیار ممنونم از اینکهلطف شما نیز همیشه برقرار است!
التماس دعا

زهـرا یکشنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 03:39 ب.ظ

تکنولوژی و ابزارهای مدرن بد نیستن
مشکل اینجاست که از این امکانات درست استفاده نشه.
میدونید زندگی یه جوری شده که حرف زدن با کسانیکه اعتقادات قوی ندارند خیلی سخته.یا باید مثل اونا رفتار کنید یا نیرویی داشته باشی که راهنماییشون کنی یا اصلا سراغشون نریم.
توی یه فامیل بین اقوام و خویشان هم که همه جور آدم با عقاید مختلف هست.اگه بخوایم صرف عقیده ها رابطه رو کم کنیم که صله رحم به جا نیاوردیم و خودش یه گناه هست ولی اگه بخوایم باهاشون رفت و آمد داشته باشیم که یا باید عقایدشون رو قبول کنیم یا با عقایدشون مخالفت کنیم یا سکوت...
که فکر کنم سکوت بهترین راهه
خدا عاقبت همه رو به ختم به خیر کنه

مشکل سر خود ابزار ها نیست..مشکل سر فرهنگی است که ضمیمه ان است و خواه ناخواه باان ابزار همراه است...
و اما تعامل با دیگران.. بله در خیلی موارد ادم ممکنه تو زندگیش تنها باشه بلحاظ فکری .. ولی در عین حال باید در جمع هم باشه.. لذات سکوتی که گفتین در خیلی جاها راه نجاته..
چه دعای خوبی...دعای عاقبت بخیری..
انشاا..که خداوند این دعا را درحق همگات اجابت فرماید
ممنونم

زهـرا یکشنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 03:40 ب.ظ

راستی یه پست درمورد امامت دارم.
یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله ...
خوشحال میشم بخونید و نظرتون رو بگید

چشم..
ببخشید که این روزا یه کم گرفتارم..
سرفرصت میام
التماس دعا

مریم دوشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 03:47 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

دلم قرار نبود ازشما جدا بشود
دلم قرار نبود ازغمت رها بشود

شبم قرارنبود اینچنین رود درخواب
سحر بیاید و این سینه بی صفا بشود

قرااااار بود که هرشب برای نافله ها
غلام تو، به صدای امیر پابشود

قرار بود که دار و ندار عاشقتان
کمی ز گردوغبار ره شما بشود

قراربود که من یار خوبتان باشم
گدا قرار نشد دشمن خدا بشود

قرار بود که من بین روضه جان بدهم
قرار بود که خاکم به کربلا بشود

سر قرار شما آمدی نبودم من
امان ازآنکه سرش پر ز ادعا بشود

بیا قرار گذاریم باز هر جمعه
دم غروب لب من پراز دعا بشود

سلام استاد
بروز نمی شوید مهربانم؟

سلام
..کاش ما برسر قرار می ماندیم.
کاش در لحظه های ناب می ماندیم
کاش باوعده های بوچ و تهی
دل این یاررا نرنجانیم...
کاش ...کاش...
بله قرار بود..که ما راه تازه ای برویم...
...
گاه از فرط دوری ...نزدیک است که ناامید شوی
اما باز عنایت دوست دستت را میگیرد..و نجات می یابی..
خدا کند که از این عنایت هیچگاه بی بهره نشویم
...
ببخشید که نتوانستم بموقع جواب بدهم
..بله..کار ما از روز و هفته گذشته...خدا کند به ماه نکشد!
ممنونم از لطف شما
.

سحر سه‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 12:37 ق.ظ

"وظیفه توست که تلاش کنی و اوست که نتیجه را تعیین میکند و این زیباترین رمز زندگی هر انسان است"
در جریان حرکت و تلاش است که انسان رشد و تعالی می یابد پس حتی اگر نتیجه مطلوب خویش را نیافت بازنده نیست..راضی باشیم به مشیت خداوند..او که جز نیکی و خیر برای افریده هایش نخواهد.جرعه ای صبر میطلبد چراکه پس از گذشت زمانی روشنایی هریک از تاریکی های زندگی ما(البته از دید دنیایی خودمان تاریک)هویدا می شود!افسوس که گاهی با چشم بندی از تار و پود دنیا وخواهش های ان دیده بصیرتمان را می بندیم چه در تلخی ها و چه در شیرینی ها....
با سپاس فراوان از شما.

ممنون از توضیحات شما
بله.. انچه مهم است همان حرکت و تلاش است...
شاید اگر قرار بود که همه چیز بهمین راحتی در اختیار ما قرار میگرفت..زمینه ای هم برای توکل ما درست نمیشد..چرا که ادمی این خصلت را دارد که بسرعت احساس استغنا در او جلوه میکند و بلافاصله طغیان میکند!
همان تعبیر قران که وسط دریا و بهنگام خطر خدا را ازجان میخواند ووقتی خدا اورا بساحل میرساند مشرک میشود.. و بیکباره به نقش خودش و مدیریت خودش و ...خیره میشود!غافل از اینکه تا لحظاتی قبل جز خدا کسی نبود که یاریش کند!
خیلی زیبا مطالب را نوشته بودید..
ممنونم از حضورتان...باز هم منتظر نظرات شما هستیم..

هیچ سه‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 09:41 ق.ظ http://hich2012.blogsky.com

صحبوا الدنیا بابدان و ارواحها معلقه بالمحل الاعلی

سلام...
تصور میکنم این جمله حضرت علی علیه السلام را در رابطه مطلب دوستی نوشته اید کهاز تنهایی انسان در جمعها گفته بودند..
بله واقعیت مطلب همین است که باید روح را به جای دیگری فرستاد..!
از لطف شما بسیار خرسند شدم

هیچ سه‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 09:53 ق.ظ

مدرنیته ،سپهر مدرن و سیطره ی آن بر ذهن و زندگی بشر ،دین را هم ناگزیر - دست کم در تجلی های ظاهری اش- به افت مدرن یعنی توقف در ظواهر دچار می سازد..مدرنیته پیوند حقیقی و همیشگی را از ما می گیرد و انگاه وقتی ما را به قحطی حقیقت دچار کرد فضای مجازی و ابزارهای ش را به ما عرضه می نماید و ما هم چون دسترسی به حقیقت نداریم ناگزیر کالای جعلی و مجازی را از بازار مکاره ی جهان مدرن تهیه می کنیم و با همه ی لوازم و تبعات ان خو می گیریم ...و حتی سمت و سوی زندگی دینی و فضای زیست دینی را هم برنامه ی تکنیک برای ما رقم می زند و وابستگی به ابزارهای مدرن را -خواسته یا ناخواسته- به جزئی از زیست دینی تبدیل می کند و این گونه است که درونمایه ی معنوی و عرفانی و شناخت و معرفت راستین حضرت حق حتی در هیوهایی که به نام دین - ودر واقع برای دنیا- برپا می گردد به یغما می رود ...و فرامو ش می کنیم که : لعلک باخع نفسک الایکونوا مؤمنین ..و از یاد می بریم که : عاشقم بر همه عالم که همه عالم ازوست ....و عاشقم بر قهر و بر لطفش به جد ای عجب من عاشق این هر دو ضد ...و به این سخن رادمرد پهنه ی شریعت و طریقت جناب اقای بهجت (رضوان الله تعالی علیه ) توجه نمی کنیم که فرمودند: ما باید خیرخواه همه باشیم و حتی برای کفار هم دعا کنیم ...

.. و چنین است که درونمایه معنوی و عرفانی ...دین در هیاهویی اما متاسفانه بنام دین در ظاهر!..و در واقع برای دنیا..به یغما میرود!!!
چه واقعیت تلخی!!
خداکند که حداقل توجه و تذکر نسبت به این حقیقت برایمان حاصل شود..
باز هم بسیار متشکرم..شما در واقع جان کلام را نوشتید...
ممنون از لطف بی دریغتان

ک سه‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 02:49 ب.ظ

و فروا الی الله ..............و تبتل الیه تبتیلا

یا ایها الذین امنو مالکم اذا قیل لکم انفروا فی سبیل ا.. اثاقلتم الی الارض..ارضیتم بالحیوه الدنیا؟فما متاع الحیوه الدنیا فی الاخره الا قلیل!

شیرمردی سه‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 05:12 ب.ظ

سلام .استاد ببخشیداین حذف واحدهاچی شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من که دوباره نگاه کردم تایید نشده بود؟؟؟؟؟!!!!!!!

سلام....
حقیقتش ظاهرا چه حذف کنید چه نکنید..شهریه برقراره!!حالا من میگم جه اصراری بر حذف دارید ..حداقل حضور سر جلسه ..که غیبت نخورین تا بعدش یه فکری بکنیم..!نظرتون چیه!؟

شیرمردی چهارشنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 03:44 ب.ظ

سلام. نمیدوووووووووووونم!!!!!
ای کاش از اولش این کار نمیشد یاحداقلش به من میگفتید بعدانجام میدادید.......
تازه ذهنم این چن وقت هم همش درگیر این واحدهای بلاتکلیفه...
درهرصورت هیچ فرقی هم دیگه نمیکنه جون من درهرحال اومدن برام مقدور نیست...
ممنون ازشما
التماس دعا

سلام
خب شما که اونموقع ...حالا هم طوری نشده..بهرحال تصمیم نهایی تون چیه؟..بهرحال این تلاشی بود برای اینکه یک موقعیتی رو از دست ندین...دیگه تصمیم نهایی رو خودتون بگیرین...بتعبیر دیگه..مافقط یه شرایطی رو براتون فراهم کردیم...نخواستید بهمون نقطه قبل برمیگردین..!
ممنون

شفق چهارشنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:59 ب.ظ

سلام راضی بودن از خدا جه جوری پیش میاد بعضی مواقع تظاهر به رضایته
بعد یه هو فنر آدم در میره

سلام
راضی بودن باید قلبی باشه..بله اگه تظاهر باشه که معلومه ..فایده نداره..البته یه چیز هست..و اون اینه که گاهی برای اینکه ادم نفس خودش رو تریبیت کنه میگن یه مقدار برخی کارها رو بخودش تحمیل کنه..تا بتدریج...البته در حدود و شرایط خودش..منتهی بعنوان یه مقدمه تا اون حالت قلبی پیدا بشه.. بهرحال اونیکه مهمه رضایت و تسلیم قلبیه..که اگر حاصل شد دیگه فنر در نمیره!
ممنون از شما
خوش امدید!

شفق پنج‌شنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 02:03 ب.ظ

ولی من یه روزایی راضیم ویه موقع هایی ناراضی
به نظرم نمیشه همیشه راضی بود موقعی میشه راضی بود که ظرفیتت بینهایت باشه ،دیدت مثل دید خدا
بازم فکر می کنم اونایی که همیشه راضین اهل تظاهرن یا خیلی کم توقع از خودشون بقیه وخدا

خب بهرحال یه درچاتی داره همه این حالات..هر کسی باندازه باورش و اعتمادش و اعتقادش و...از یه درجه ای از اون حالت بهره منده...یه کسی مثل امام حسین علیه السلام هم هست که در اون شرایط سخت..میفرماید رضا برضائک و تسلیما لامرک! و برخی از ماها هم که فقط وقتی بمیلشون هست راضین!..

شیرمردی جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 07:02 ب.ظ

سلام من ازاول تصمیمم این بود که یه ترم بخونم وترم بعدش و مرخصی بگیرم ودوباره آزمون کنکور بدم برا اینکه هم روزانه بشه هم اینکه مسیردانشگام نزدیکتر باشه ومن اصلا قصد نداشتم این ترم روبخونم واینکه من درس بدون حضو راستاد واینکه غیر حضوری باشه و فقط خودم بخونم وبعدامتحان بدم رو اصلا قبول ندارم چون نمره برام ملاک نیست . الانم دارم براهمین هدف تلاش میکنم که همین رشته فلسفه روباشرایطی که گفتم دوباره ادامه بدم .
من ازحسن نیت شماآگاهم ونمیخوام خدایی نکرده ...........
من از اول هدفم همین بود.

سلام
باشه..بنابراین سعی میکنم همون کار رو انجام بدیم..
ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد