نماز صبح

ان ناشئه اللیل هی اشد وطئا و اقوم قیلا

نماز صبح

ان ناشئه اللیل هی اشد وطئا و اقوم قیلا

جرعه های حیاتبخش 1

یا حی 

یکی از دوستان پیشنهاد دادند که خوبست جملات کوتاهی که حاوی نکاتی تاثیر گذار است تحت عنوان جرعه های حیاتبخش ارائه شود.اینک اولین جمله: 

"از تمام داشته هایت که به آن می بالی خداراجدا کن بعد ببین چی داری؟ 

بعد به همه کمبودهایت که از آن می نالی خدا را بیفزا و ببین دیگه چی کم داری؟"

نظرات 20 + ارسال نظر
زهـرا دوشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 09:17 ق.ظ http://sheydayevesal.mihanblog.com/

سلام بزرگوار
جملات و حرفاتون واقعا حیاتبخش هستند.
به قول خودتون سخن که از دل برآید بر دل نشیند.

سلام
ممنون از شما
موید باشید

Nazi دوشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 09:23 ق.ظ http://ehsaseeshgh.blogsky.com

سلام
1.هیچی...
‏2.هیچی...
زیبا بود...
این چند تا پستی رو که خوندم دیدم مطالب بسیار زیبایی نوشتین...امیدوارم موفق باشین...

سلام
قضیه هیچ ها چه بود؟!!
خیلی ممنون از لطفتون

Nazi دوشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:54 ق.ظ http://ehsaseeshgh.blogsky.com

گفته بودید از تمام داشته هات خدا رو جدا کن ،ببین چی داری؟ منم گفتم هیچی!
بدون خدا هیچی ندارم!
بعد گفتید به همه کمبودات خدا رو بیفزا ببین چی کم داری؟ منم گفتم هیچی! تا خدا رو داریم هیچی کم نداریم...
منظورم از هیچیا این بود...
خوشحال میشم اگه خواستید به کلبه حقیرانه منم سری بزنی

سلام
ممنونم. کاملا درسته!شاید شماره هاتون منو باشتباه انداخت!
ازحضورتون ممنونم.
موفق باشید

azadi دوشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 06:41 ب.ظ

ارمان خواهی انسان مستلزم صبر بر رنجهاست پس ای برادر خوبم یرای جانبازی در راه ارمانخواهی سعی کن در این سیاره رنج صبور ترین ادمها باشی
شهید مرتضی اوینی
سلام استاد دلم برا کلاسو شما بچه ها خیلی تنگ شده حیف ناگهان چقد زود دیر میشود

سلام
ممنون از جمله ای که هدیه کردین
بله. دنیا همینه.. خیلی زود دیر میشه..
ولی هنوز وقت باقیه! بجنبیم تا دیر نشده!
ممنونم از شما

سهبا دوشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 09:08 ب.ظ http://sayesarezendegi.blogsky.com/

همین اولین جرعه , کاملترین راه و روش زندگیست . اگه همین رو هم سرلوحه زندگیمون قرار بدیم , دیگه هیچ کم و کسری نخواهیم داشت !
سلام . ممنون بزرگوار .

سلام بر شما
دقیقا. گاهی یه جمله برای یک عمر عمل کردن کافیه!حقیقتش اینه که حرف حق یک کلمه بیشتر نیست.. و من فکر میکنم اینهمه حرفها و جملات فقط برای این گفته میشن که ادم دائم باید بهش یاد اوری کننن
و الا هی یادش میره.. اونم به زبونهای مختلف!تا احساس کنه چیز جدیدیه!و الا فکر نمیکنم اونایی که حواسشون جمعه نیاز باین همه تنوع و تکثر داشته باشن.. چون واقعا راه حق...فطریه..
ممنونم از لطف همیشگی شما
موید باشید

مریم سه‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:09 ق.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

اونیکه خدا داره چی نداره؟
اونیکه خدا نداره چی داره؟
سلام استاد
جداً خدا برایم کافیست

سلام
بله..
ان کس که تورا شناخت جان را جه کند؟
فرزند و عیال و خانمان را چه کند؟
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانه تو هر دو جهان را چه کند؟
ممنونم از حضورتون...

نازنین سه‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:38 ق.ظ http://ehsaseeshgh.blogsky.com

سلام
خواستم جواب بدم!
ولی شما که راجعبه پستم نظر نداده بودین؟!
در هر صورت عذر میخوام،از حضورتون ممنونم...
راستی با اجازه لینک شدید
حالا شمام برا جبران جواب این کامنت من و ندید!
پیشاپیش سال نوی شمام مبارک...
امیدوارم سال جدید موفق و سلامت باشید...

سلام
البته علتش رو همونجا گفته بودم.اینم که پرسیدم واقعا یه سوال بود فقط!لذا نیاز به جبران نداره!
بهر حال از شما ممنونم.
سال نوی شما هم مبارک باشه..

زهـرا سه‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 05:19 ب.ظ http://sheydayevesal.mihanblog.com/

ان کس که تورا شناخت جان را جه کند؟
فرزند و عیال و خانمان را چه کند؟
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانه تو هر دو جهان را چه کند؟
جوابهایی که میذارید محشره

سلام بزرگوار

سلام
آنچه مرا به پاسخ وامیدارد شوقی است که در شیفتگان حق از ورائ کلماتشان به من منتقل میشود...و بس..که همه اینها هم هر چه هست لطف خودش است و بس...
ممنونم از حضورتان و سخنان امیدبخشتان
دلتان سرشار از امید
و راهتان همیشه روشن باد

عالم آدم ها سه‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 05:22 ب.ظ http://www.tabari90.blogfa.com




سید حسن نصرالله: باید خودمان را آماده کنیم که در روز قیامت پاسخ بدهیم برای قدس چه کرده‌ایم؟!
**********
تا قدس با ما همراه باشید
گزارش‌هایی خواندنی از پشت صحنه کاروان جهانی الی بیت‌المقدس + جشنوراه وبلاگی مرتبط با کاروان را در www.alquds.ir بخوانید!
به بهانه حرکت بزرگ و جهانی کاروان «الی بیت المقدس» از سه قاره بزرگ
جهان به سمت نزدیک ترین نقطه به بیت المقدس جشنواره وبلاگی «قدس، شهر خدا» برگزار میشود : http://alquds.ir/mouj/
هرچند که نمیتوان با این کاروان به سمت قدس همراه شد اما میتوان در جبهه مجازی در این امر خطیر یاریگر بود
نصرت کنید!



شازده کوچولو چهارشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 09:48 ق.ظ

خداوند را
خداوند را داری ان هنگام که پریشانی
و او به پریشانیت ...
درعجب است کا با داشتن همچون اویی چرا پریشانی؟!!!!!!!

بله او در عجب است که چرا من ....
گاه دیده ایم که میخواهیم به کودکی کمک کنیم ولی او بدلیلی ترسیده است..و حاضر نیست که باو کمک کنیم...
نسبت ما با خدا هم مانند کودکانی است که با انکه بشدت باو نیاز دارند و با انکه او حاضر است بنده اش را کفایت کند ..ولی ما فرار میکنیم..
به کجا؟نمیدانم..

سیده زهرا ترابی چهارشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 06:29 ب.ظ

با سلام و خسته نباشید حرفتون درسته ولی زمانی که وقت عمل میرسه فقط نداشته هامون میبینیم و دائم سر خدا غر میزنیم واقعا اگر خدا را باداشته ها و نداشته هامون جمع کنیم به ارامش ابدی میرسیم با تشکر از مطلب زیباتون

سلام برشما.
بله..درسته..نداشته ها را می بینیم..از طرفی هم به این توجه نداریم که همه انچه داریم و نداریم.. همه از اوست وخیلی نکات دیگه.. مثل اینکه اصل ماجرا رشدی است که ما در این مراحل باید بکنیم..شاید خیلی داشتنها اگر منجر به حرکت و تحولی در ما نشه فایده ای نداشته باشه و بر عکس خیلی نداشتنها اگه در ما حرکت ایجاد کنه خیلی ارزشمنده.. فکر میکنم این خیلی مهمه.. یعنی توجه به بودن ها و شدن ها تا داشتن ها و نداشتن ها...(بحث هفته قبل دکتر دینانی در برنامه معرفت)
خیلی ممنون از حضورتون..منتظرتون بودم!

اپسیلون چهارشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:29 ب.ظ http://anti-ebliss.blogfa.com

همه آنچه داریم را خدا پرکرده است...
و آنچه را نداریم ...با یاد خدا پر می کنیم...

کاش بشود میان داشته هامان هم خدا را ببینیم و هم یاد خدا و میان نداشته هامان هم خدا را ببینیم و هم یاد خدا را.

چه بسیار فاصله است بین بیان این جملات و فهمشان.
چه بسیار فاصله است بین فهم و درک با همه وجود...
و چه بسیار فاصله است بین درک حقایق و در قالب جان ریختن انها...

نمی دانم کجای این فاصله ها ایستاده ام...!
معلق مانده ام...دلم بی قرار می تپد...گویی تا به مقصود نرسم این آشفته حالی همراه منست...
خدایا کی می رسم؟

سلام
چه بسیار فاصله است میان فهم جملات..درک با همه وجود.. و درقالب جان ریختن انها...
و نمیدانیم ما کجای کاریم؟
بسیار جالب گفتید!..
درست است که این همه مراحل هست.. درست است که هفت شهر عشق راهی بس پرپیچ و خم است .. درست است که در میان راه اشفتگی و حیرت است.. همه اینها درست اما دو نکته مهم این وسط هست:
نخست انکه اصل توجه باین امور.. اصل بیدار شدن از خواب غفلت دنیا..این بیداری بسیار مهم است. بلکه خود گام بزرگی از موفقیت است .زیرا پای در راه نهاده ای ..
و دوم انکه این راه را قرار نیست فقط با پای خودت بروی . قرار است خدایت تورا ببرد که میبرد!همین که تو توجه کردی .. همین که جان و روحت متوجه او شد.. مابقی بعهده خودش است.. تو فقط در راهت ..فکرت .. عملت.. سخنت.. صادق باش.. همین..
تو پای به راه در نه وهیچ مپرس خود راه بگویدت که چون باید رفت!
خیلی ممنون از حضورتان و نظرات ارزشمندتان

سهبا پنج‌شنبه 25 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 09:10 ق.ظ http://sayesarezendegi.blogsky.com/

سلام بزرگوار . حضورتان را در سالی که گذشت , هدیه ای می دانم از خدای مهربانی ها و برایتان دعا میکنم بهترین ها را در این دقایق آخرین سال و در بهاری که در راه است و امید اینکه سرسبزترین لحظات را تقدیم شما کند و رنگارنگ ترین آرزوها را و اینکه حضور حق , رنگ زیبای عشق بپاشد بر دقایقتان .
شاد باشید و پیروز . بهارتان سبز و عیدتان مبارک .

سلام بر شما
من هم اشنایی با شما را هدیه ای الهی میدانم ..و هم دعاگوی شما خواهم بود و هم منتظر دعاهایتان هستم...
انشاا.. سالی پر برکت با رنگ و بویی الهی و سرشار از نشاط و امید و ارامش در پیش رو داشته باشید.
بهارتان پراز شادی و سرور

ندا مقصودی پنج‌شنبه 25 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:14 ق.ظ

می گفت: اگه " به اضافه ی " خدا باشی میتونی " منهای" همه چیز زندگی کنی ...
اما...

چه جالب...
اگر باضافه او باشی میتوانی منهای همه .. باشی
اما اگر منهای او باشی ..اضافه شدن همه نیز فایده ای ندارد..
...خوش امدید
مدتی جای شما خالی بود!

ندا مقصودی پنج‌شنبه 25 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:16 ق.ظ

بـــار الها

تـــو نادیده می ‌گیری

مــــن هم نادیده می گیرم

تـــو خطاهایـم را



مـــن عطاهایـت را...


...و چقدر فرق است مابین این دو نادیده گرفتن!
او تخلفات مرا ندیده میگیرد و از ان میگذرد
ولی من این همه نعمتهایش را ..بی توجهم..
خدایا بر ما مگیر..که فعل ما متناسب با خود ماست..موجودی ضعیف و ناتوان..
اما فعل تو متناسب با بزرگی و عظمت و ..تو
پس با ما مطابق بزرگی خودت مواجهه کن..
باز هم تشکر میکنم از حضورتان و هدیه هایتان

شازده کوچولو پنج‌شنبه 25 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 10:36 ب.ظ

به کجاچنین شتابان؟
نسیم ازگون بپرسید!!
دل من گرفت ز پاکی!
زامیدوپارسایی!
هوس گنه نداری؟!
بارها خداوند از من میپرسد:به کجا چنین شتابان؟!
ایاتی از قران هست که همچون مزامیر انجیل دلم رامیرباید...وقتی با افسوس فریاد میزند:فاین تذهبون؟!!!!

بله..
فاین تذهبون..
گاه قران در مسیر شتابان ادمی بسوی هلاکت اورا نهیب میزند...به کجا چننن شتابان..
و انصافا تعبیر خیلی جالب است!

کمال شنبه 27 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 01:18 ب.ظ

طاعتی گر ندهد دست گنهی باید کرد در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد ...
ابوسعید ابوالخیر را پرسیدند ماذا ترید ؟ یقول : ارید ان لا ارید
هستی سرشار از داشته ها و خواسته هاست است ادراک محدود ما دچار توهم کمبود و نیاز می گردد..و اصولا اگر در نگاه ما نداشتنی هست اشکال در نفس ما است و گرنه "نداشتن" وجود خارجی ندارد !!!!و فراورده ی پندار ما است و مردان خدا پرده ی پندار دریدند یعنی همگی غیرخدا هیچ ندیدند ...لیس فی الدار غیره دیار ....ما کسی نیستیم . چیزی نیستیم که چیزی بخواهیم یا چیزی داشته باشیم ..ذرخان اگر کس است یک حرف بس است

... جمعه 11 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 05:51 ب.ظ

بازم سلام
جملات قشنگی بود
و جوابش رو رو همه می دونن
اما این که این جواب ها چه زمان با گوشت و خون آدم آمیخته میشه و به ایمان تبدیل میشه ...
جواب این سوال سخته و شاید خیلی ها ندونن خیلی ها مثل من که در تمام زندگی شون دنبال آرامش گشتن ولی پیداش نکردن وهمچنان در کویر بی آب و علف در جست و جوی حقیقت سرگردانند.
خیلی ها که مانند من احساس میکنند چقدر همه چیز را نمی دانند . چقدر ...
خیلی ها که مانند من از این سرگردانی ها خسته شده اند اما مدام با خستگی ها می جنگند...
خیلی ها که مانند من...

سلام
خودتون خوب گفتین..که تبدیل به ایمان بشه..
من تصور میکنم که خیلی سخت نیست...اگه از خود خدا کمک بخوایم..کمک برای برطرف شدن اوهام و پندارهایی که نمیذارن حقیقتی که کاملا اشکار هست رو ادم ببینه...
...و این اتفاق گاهخی در یک لحظه رخ میده!
لذا اصلا نباید نومیدانه با این خواسته مواجه شد..
همیشه امید هست که در سخت ترین لحظات ادم رو از تنگناها عبور میده
دعا میکنم که باامیدوبا توکل از این تنگنا بسلامت بگذرید..
ممنون از حضور شما
وتشکر از طرح مساله تون

ریاضی 85 سه‌شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 09:54 ب.ظ

سلام استاد
این دوستتون واقعا حرف خوبی زده بسیار ایده خوبیه
نمی شه در مورد این نوشته چیزی گفت فقط سکوت و سکوت
واینکه حظ بردم از این عاشقی بین بنده و خدا
عشق یعنی همین

سلام
بله..خدا ایشون رو خیر بده..اتفاقا این نظر شما رو به ایشون نشون دادم و گفتم ملت دعاتون میکنن!!وایشون هم خوشحال شد!
واقعا این رابطه عاشقانه میان بنده و خدایش بسیار موثر است..دعا کنید که خدا خودش به همه ما کمک کنه...
خیلی از حضورتون خوشحال شدم

[ بدون نام ] سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 09:37 ب.ظ

دغدغه ی معلم این است که حیات بشربرمدار ارزش ها وکرامت انسانی بچرخدوشناخت خداومکتب ودین همت اساسی انسان باشدوهیچ بیگانه ای رامجال تجاوزبه فرهنگ ارزشی ودین ومیهن فراهم نیاید.
معلمی شغل وحرفه نیست بلکه ذوق وهنروتوانمندی است .معلمی درقرآن به عنوان جلوه ای ازقدرت لایزال الهی ، نخست ویژه ذات مقدس خداوندتبارک وتعالی است.درنخستین آیات قرآن که برقلب مبارک پیامبر نازل شدبه این هنراشاره شده است: اقرباسم ربک الذی خلق ،خلق الانسان من علق .....انسان را ازخون بسته سرشت بخوان وپروردگارت کریمترین است بخوان ونام پروردگارت که جهانیان را آفرید،همان که آموخت باقلم ،آموخت به انسان آنچه را که نمی دانست.دراین آبات خداوند خود رامعلم می خواندوجالب این جاست که معلم بودن خود رابعد از آفرینش پیچیده ترین وبهترین شاهکار خلقت یعنی انسان آ ورده است
سلام استاد:
روزتون مبارک..تقدیرازاستاد جلوه ای کوچیک ازشکرخداوندی هست که هرچه بیشتربه جابیاری بازم کمه .
اجرتون بااستادصورتگرجهان.

سلام بر شما
ممنونم از لطف شما
از خداوند بخواهید که همه ما را قدردان نعمتهایش قرار دهد..
که این قدردانی و شکر ..حداقل کاری است که در مقابل نعمتهایش از دستمان بر میاید.
از حضور شما ممنونم
موفق باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد