نماز صبح

ان ناشئه اللیل هی اشد وطئا و اقوم قیلا

نماز صبح

ان ناشئه اللیل هی اشد وطئا و اقوم قیلا

سکوت کویر

ای خدای کویر! 

در نوشته قبل از آب گفته بودم.در نظرات پیشنهادی مطرح شد که از کویر هم بنویس..هنوز در این فکر بودم که چه پاسخی باین درخواست بدهم که خاطره دیگری راه را بر من هموار کرد...و جالب این بود که در این خاطره  کویر به نماز صبح پیوند خورده بود! پیوندی که خودم نیز در این فضا تجربه کرده بودم...که حالا برای شما بازگو میکنم... 

معمولا وقتی هوا رو به گرمی میرود  نماز صبح خوابگاه در محوطه باز برگزار میشود.. منتهی محوطه ای که از نعمات طبیعت هیچ ندارد الا چند بوته خشک کویری! که ممکن است در نگاه اولیه حتی از وجودشان خرسند هم نباشی! اما برای من همیشه این بوته ها الهام بخش عظمت الهی بوده...نمیدانم چرا ولی احساس میکرده ام که خدایی که در خانه کعبه هست ! همان خدایی است که در کنار این بوته ها و در دل این کویر خشک هم میتوانی او را بیابی..احساس میکرده ام برای یافتن او لازم نیست این همه مسیر طولانی را حرکت کنی و از کشورها و شهرها بگذری...بلکه او در همین بیابان و نزدیک ماست! آری این بوته خشک به چشم نمیاید و شاید هیچکس باو توجهی نکند ولی مگر او خدایی ندارد؟ مگر خدای دریا..خدای سرزمین های سرسبز  خدای ابشارها  خدای ... همان خدای کویر نیست؟..آری.. بندگان عاشق زیادی هر لحظه بر گرد خانه کعبه اش طواف میکنند....مسافتها را به عشق او پیموده اند و با او نجوی میکنند...اما کویری ها هم میتوانند در این کویر ساکت و ارام.. در این بیابان لم یزرع  در این برهوت  در این .....با او نجوی کنند که او همه جا هست ...و البته شاید باین کویر نزدیکتر هم باشد.. چون دیگر خبری از ان موانع و حجابها نیست.. خبری از سروصداها نیست  خبری از شلوغی و ترافیک و هیاهوی مادیات نیست.. اصلا کسی سراغ از کویر نمیگیرد که بخواهند بر سرش نزاع کنند!!.. اینجا فقط تو هستی و خدای خودت.. در گوشه ای از بیابان سوت و کور.. در دل خاک.. و بر روی خود خاک... 

آه که جه دلرباست خدای کویر! 

پس بیایید قدر کویر را بدانیم...که میتوان در کویر هم کعبه بنا کرد... 

کعبه یک سنگ نشان است که ره گم نکنی           حاجی احرام دگر بند ببین یار کجاست!

نظرات 7 + ارسال نظر
زهـرا دوشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 02:30 ب.ظ http://sheydayevesal.mihanblog.com/

عاشق شبهای کویر هستم.صاف و پرستاره.محشره
خالق کویر رو شکر
و ممنون از شما واسه این یادآوری

شبهای کویر ..
اسمان صاف و پرستاره...
دریایی دیگر از عظمت الهی!
ممنون از حسن توجه شما...

azadi دوشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:16 ب.ظ http://izold2009@yahoo.com

سلام استاد شبتون بخیر واقعا متنتون به جا بود من اینو چند روز پیش واقعا فهمیدم وقتی نشد که با خانوادم عازم خونه خدا بشم خیلی ناراحت بودم اما بعدش با خوندن متنتون امروز خیلی ارامش گرفتم واقعا ممنون
راستی استاد جسارته ما از راهیان نور یه فیلم اوردیم که توش شهید گلستانی دعای صباحو برا رزمند ها تو دوکوهه میخونن واقعا زیباست بنظرم اگه بذارینش تو وبلاگتون خیلی محشره اگه دوست داشتین ادرس بدید ایمیلش کنم مرسی

سلام بر شما
الحمدلل...که این نوشته بنوعی مر تبط با وضعیت شما بوده و بدردتون خورده...این هم خودش لطف خداست..
برای دعای صباح هم باشه . به ادرستون میل میفرستم....که شما هم بهمون ادرس بفرستید
ممنونم از لطف شما

hich دوشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:34 ب.ظ

ای قوم به حج رفته کجایید بیایید که معشوق همینجاست
اعددت لکل نعمه الحمدلله و لکل رخاء و شده الشکر لله
...
خدا همه چیز است و غیر او هیچ و ما در پندار و خیال باطل پنداریم که غیر او چیزی هست و از او "خدایی که همین نزدیکی " است غافلیم ...ایا بدبختی و بیچارگی از این بالاتر .... یا هو یا من لا هو الا هو ..
واحسرتا علی ما فرطت فی جنب الله ..."گمان نمی کنم در کلام جن و انس و عرب و عجم سخنی از این واضحتر و حکیمانه تر در بیان حقیقت وضع ما در کنار خدا به زبان امده باشد....

واحسرتا علی ما فرطت فی جنب الله
خدا نکند زبان حال ما در قیامت این باشد...
خدایا خودت بر ما رحم کن و نادانی ما را بر ما مگیر...
ممنونم از شما

کمال دوشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:35 ب.ظ

..حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار ...

.....چه میشد اگر او از سر لطفش برایمان روشنی چشمی..قره العینی !!نشان میداد...

رها چهارشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 09:25 ق.ظ http://non-ghalam.blogfa.com/

سلام استاد
من از بچه های مرکز توسعه وبلاگ نویسی هستم برای شما نظر گذاشتم تا به وبلاگ منم سری بزنید و نظرتون رو در مورد وبلاگم بگید البته من بیشتر مطالب دکتر شریعتی رو میزارم.
ممنون ازشما

سلام بر شما
خیلی ممنونم. حتما میام
ولی ای کاش خودتون هم اینجا نظر میگذاشتین!
از حضورتون خوشحال شدم

سهبا چهارشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 10:00 ق.ظ http://sayesarezendegi.blogsky.com/

تا جایی که من میدانم کعبه هم خود در دل کویر ایجاد شده ! و مگر خداوند ، فقط خدای آبها و دریاهاست ؟!

اتفاقا ما که بیشتر از آب ، کویر و خاک دیده ایم ، و آسمان پرستاره کویر را ، می دانیم که چقدر شبهای کویر ، خدا را نزدیکتر نشان می دهند ... که خدا در تنهایی ها همیشه نمود بیشتری دارد .......
سلام برادر بزرگوار .

سلام
حق با شماست!
شاید این جنبه مقایسه من ..که کویر را به کعبه ربط دادم مشکل داشت..منتهی منظور من فقط یک تلنگر بود..البته بهیچ وجه منکر تاثیر فضاهای معنوی خاص نیستم..کما اینکه اثر امکنه خاص را بلحاظ روحی بارها دیده ایم..منتهیاین نباید بدان معنا باشد که به حضور حضرت حق در جاهای دیگر نیندیشیم..
در کل مطلب شما کاملا درسته..
ممنونم از شما

شازده کوچولو پنج‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:53 ب.ظ

چه زیبااولین متن شمادرباره ی کویربااحساسم گره خورد!ارتباط معنایی بین دلامون وجود داره!!
خداوندرادرکویرمیشود دید؛ویرژیل گیورگو؛

سلام
اتفاقا منتظر شما بودم!چون پیشنهاد از شما بود!
الحمد لله که با احساستان گره خورد.
ممنونم از شما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد