نماز صبح

ان ناشئه اللیل هی اشد وطئا و اقوم قیلا

نماز صبح

ان ناشئه اللیل هی اشد وطئا و اقوم قیلا

بازی برای آگاهی


تصور کنید شهر بازی را که بگونه خاصی طراحی شده است به نحوی که بهر میزانی که افراد در آن بازی شرافتمندانه ای داشته باشند از یک نیروی روشنایی درونی بهره مند میشوند که باآن روشنایی میتوانند وارد بخش اصلی و زیبا و جذاب برنامه شده و از انواع دیدنیها و خوردنیها و....بصورتی کاملا آزاد استفاده کنند.بنابراین پاداش اصلی این شهربازی افزایش همان روشنایی و معرفتی است که ویزای ورود به مرحله اساسی و جذاب است اما برای تشویق فعلی بازیگران هم جوایزی موقتی و آنی ...طراحی شده است.حال برخی برای گرفتن این جایزه موقتی از روشهای نادرست هم استفاده میکنند والبته باین جایزه هم میرسند اما بهمان میزان تخلفاتشان از برنامه اصلی دورمیشوند! کسی که در این دنیا چشمش به حقیقت باز شده است تمام تلاش خود را برای افزایش این معرفت و آگاهی بکار میگیرد وبه هیچ وجه حاضر نیست ذره ای از آن کوتاه بیاید زیرا میفهمد که کوتاه آمدن از حقیقت همان دورافتادن از مقصد اصلی است.اما کسی که از ماجرای اصلی غافل شده بتدریج بیشتر وبیشتر غرق در خوداین بازی و جوایز مسخره آن( نه جایزه اصلی!) میشود! در حالی که طراح برنامه به صراحت پیام داده است که هرتلاشی که صرفا برای خودبازی باشد و نه برای درست بازی کردن! نابود میشود و ثمری برای فرد نخواهد داشت.( کل شیی هالک الا وجهه) اما افرادی که غرق خود بازی شده اند معنای این پیامهاراهم متوجه نمیشوند.و اینچنین است که این غفلت ها سبب میشود تمام فرصت و سرمایه آنها در خود این بازی و در بستری از حرص و حسد و کینه و تباهی ..برای رسیدن به تشویقهای آنی و لحظه ای از دست برود!

استن این عالم ای جان غفلت است

هوشیاری این جهان را آفت است

هوشیاری زان جهان است و چو آن

غالب آید پست گردد این جهان....

@namazesobh

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد