نماز صبح

ان ناشئه اللیل هی اشد وطئا و اقوم قیلا

نماز صبح

ان ناشئه اللیل هی اشد وطئا و اقوم قیلا

پرواز در رهایی!


رشد و تعالی جز با حرکت و تلاش ممکن نیست وحرکت نیز وقتی ممکن است که رها و آزاد باشی.وقتی بدست و پایت غل و زنجیر بسته باشد نمیتوانی حرکت کنی.اما مهمتر از زنجیری که بر دست وپا زده میشود و اجازه حرکت بانسان نمیدهد، وقتی است که فکر و اندیشه آدمی در اسارت باشد! و این یکی از بزرگترین دردهایی است که خود فرد از آن بی خبر است.قصه اسارت آدمی در دست آمال و آرزوهای دنیا همین است.دلی که اسیر محبت دنیاست نمیتواند خودش را از سلطه آمالش رها سازد .شرط رسیدن به خواسته های متعالی و برتر، توان رها کردن خواسته های پست تر است.کسی که ذهنش اسیر پیشداوری است نمیتواند اندیشه سالمی داشته باشد.پیشداوری ها و تعصب های کور همانند عینکی بر روی ذهن قرار گرفته و اجازه دیدن حقیقت را باو نمیدهند.شاید یکی از خواص شک و تردید همین باشد که ذهن را از اسارت پیشداوری رها میسازد.در مقابل خاصیت عشق و محبت به امور متعالی این است که شخص را از اسارت به امور پست رها میسازد و اجازه حرکت وپرواز باو میدهد.و کسی که گرفتار غم محبوب حقیقی است از همه غمها و غصه های دیگر رها میشود و تا این رهایی نباشد پرواز میسر ومقدور نیست!

@namazesobh

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد