آدمی برای رهایی از غم غربت و رنج مذلت در دنیای دون و نجات از سرخوردگیهای روحی ، یک راه بیشتر ندارد و آن اینست که پیکر متفرق و پراکنده خودش را به وجودی یکپارچه و متحد تبدیل کند واین هم ممکن نیست مگر آنکه شجره طیبه توحید در دلش رشدکند! درخت توحید همه ناخالصیها و ناپاکیها، دشمنیها و کینه ها، توهمات و پندارها و...را از ریشه وجود آدمی برمیکند و وجودش را یکپارچه محبت و صفا و تعقل و شادی و....فرامیگیرد! و وقتی چنین شد هیچ شرایطی برایش آزاردهنده نیست.او حتی با قاتل خودش هم احساس بدی ندارد و همانقدر به او محبت دارد که بدیگران!
بجزاز علی که گوید به حسن که قاتل من
چواسیرتوست امروز باسیرکن مدارا!
آه که چقدر انسان کرانه های وسیع دارد! و چقدر این وسعت و بزرگی شوق آفرین است! در آیه 24 سوره ابراهیم میخوانیم:
الم ترکیف ضرب ا...مثلا کلمه طیبه کشجره طیبه اصلها ثابت و فرعها فی السماء..
خداوند کلمه طیبه ابمان و توحید را به شجره طیبه ای تشبیه میکند که ریشه اش دراینجاست اما شاخه هایش در آسمان گسترده میشود و ثمراتش در همه جا نمایان میگردد! و چه خوبست که از خداوند بخواهیم چنین درخت پاکی را در وجودمان بنشاند ...
@namazesobh